یک فضیلت و این همه زیبایی؟!!


بسم الله الرحمن الرحیم

یک فضیلت و این همه زیبایی؟!!


«با نیّت راست و قلب مشتاق به خدا پناه بردن، و از هر چه جز اوست گسستن، انسان را آماده مى‏کند که خداوند خواستهاى او را بر آورد، خواه این که مطلوب او برگشت نعمت از دست رفته و یا درخواست نعمتهایى تازه باشد و یا خواهان این باشد که سختى و بدبختى از او دور شود، و یا بخواهد اینها بر دشمنش فرود آید، مراد از ردّ شارد برگشت نعمت از دست رفته، و منظور از اصلاح فاسد، به صلاح آوردن سایر احوال است».


صداقت

معمولاً همه می‌گویند حرف زدن آسان و عمل کردن مشکل است، امّا اگر دقت کنیم، حرف زدن هم به این آسانی نیست که ما فکر می‌کنیم، ولی چون برای ما به صورت عادتی درآمده، بسیار ساده و سهل جلوه می‌کند؛ به عنوان مثال اینکه انسان بر زبان جاری کند که شخص صادقی است کفایت نمی‌کند، بلکه داشتن زندگی‌ای به شیوه‌ای اصیل و بر پایه راستی را هم شامل می‌گردد. منظور از صداقت داشتن و درستکاری چیزی بیش از گفتن حقیقت به دیگران است، منظور از آن نشان دادن خود حقیقی، مقاصد و تعهدات انسان به خود و دیگران به شیوه‌ای بی‌ریا و خالصانه است، و این هم حرف و هم عمل انسان را توأم با هم فرا می‌گیرد. راستگویی از چنان جایگاهی برخوردار است که پیاده کردن آن در زندگی چنان مزیت هایی برای انسان دارد که آدمی را به آن وا می دارد. در این مجال بر آنیم که چند پیامد این فضیلت را بیان نماییم.

 

ادامه مطلب...
۱۵ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۳ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

آنچه باعث درجا زدن انسان می شود !!


بسم الله الرحمن الرحیم


آنچه باعث درجا زدن انسان می شود !!


در سخنان و بیانات نورانی امیرالمۆمنین علی علیه السلام یک چیز به عنوان مانع اصلی تربیت فطری و رسیدن آدمی به کمال حقیقی بیان شده که ترک همان را مهم ترین عامل برای تربیت بر شمرده اند و آن وابستگی به دنیا و یا دنیا زدگی می باشد .


نهج البلاغه

دنیای نکوهیده از منظر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مانع اصلی رسیدن آدمی به کمالات انسانی و ارزش های الهی می باشد. اگر بخواهیم تعریف اجمالی از دنیا زدگی کنیم ، باید این گونه بگوییم که برقراری رابطه پست و دنیوی با هر امری از امور عالم دنیا زدگی نام دارد. مثلا اگر با مال و دارایی رابطه پست برقرار کنیم حتی اگر با نماز و عبادت های دیگر رابطه پست برقرار کنیم، مثلا نماز را به قصد ریاکاری بخوانیم ، دنیا زدگی در ما نفوذ پیدا کرده و دچار وابستگی به دنیا شده ایم.

حکمت 315: « من هوان الدّنیا على اللّه أنّه لا یعصى إلاّ فیها و لا ینال ما عنده إلاّ بترکها »

؛ ر پستی دنیا نزد خدا همین بس که جز در دنیا نافرمانی او نکنند و جز با  وانهادن دنیا به پاداشی که نزد خداست نرسند

ادامه مطلب...
۱۵ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

اشعار میلاد حضرت بقیةالله 4


بسم الله الرحمن الرحیم



امشب بهانه ها همگی جور می شود

حتی شراب کاسه ای از نور می شود

وقتی نگاه یار قدم رنجه می کند

چشم تمام صاعقه ها کور می شود

بهر خوش آمدید به پای ادیب عشق

شعر و شعور اهل ادب شور می شود

لعلی که غمزه های نگاهش درست کرد

والله باعث تب انگور می شود

از بس که محو او شده ماه چهارده

پشت نقاب، جلوه ی مستور می شود

بلقیس را بگو که سلیمان ما ببین

آن کس که شاه روبرویش مور می شود

با زلف ذوالفقار زِ قبضه درآمده

دنیا برای خصم علی گور می شود

وقتی دعای فاطمه پشت و پناه اوست

چشم حسود از نظرش دور می شود

امشب جمال محشر کبری جلا گرفت

ذکر اَنَا الحق است که شیپور می شود

۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۵:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

اشعار میلاد حضرت بقیةالله 3


بسم الله الرحمن الرحیم


اى صاحب ولایت و والاتر از همه

اى چشمه حیات و افاضات دائمه

اى ابتداى خلقت و سر حلقه وجود

اى انتهاى سلسله اولیاء همه

از جلوه تو، خلقت عالم شروع شد

 از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه

ما بقی در ادامه مطلب...

ادامه مطلب...
۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۵:۰۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

اشعار میلاد حضرت بقیةالله 2

بسم الله الرحمن الرحیم


مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمدم که این گره ها وا شود همین!

اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمیکنم

حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا

من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا

آقا برای تو نه ! برای خودم بد است

هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا

من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی

وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین

شاید غلام خانه زهرا کنی مرا


علی اکبر لطیفیان


۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۴:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

اشعار میلاد حضرت بقیةالله

بسم الله الرحمن الرحیم




آن روز کـــــــه مــــا را ز گــــل خـــام ســـــرشتند

در مـــــدرســـــه عـــشــــــــــق شـــما نام نوشــتند



چــــون روز ازل نــــــام مــــــرا شــــــیعـــه نهادند

جـــــز عـــشق تــو مــــهدی(عج) دگرم هیچ ندادند



آقـــــا هـــــمـــــــه جـــا نـــام شــما ورد زبان است

بــــر منــــتـــظــرت هــــجــر شـــما بار گران است



آن غـــایــــب حــاضــــر که رهش راه نجــات است

او یـــوسف زهـــراست که در قـــید حــــــیات است



وصــــــل تــــو بــــهاریـــســــت کـــه پـــاییز ندارد

روی تـــــو جـــــمــــالــیـــــست که مـــه نیز ندارد



آقـــــا دل ما شــــعــبه ای از عشـــــــــق وصالت

خـــارج ز شــــمار اســـــت همه لطــف و کمالت

محسن زعفرانیه

۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۴:۵۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

من حقّم است هشت گرفتم چرا که من



بسم الله الرحمن الرحیم




" دوازده "

من حقّم است هشت گرفتم چرا که من
یک جمله هم نساخته ام با دوازده

با چند نمره  باشد اگر  رد نمی شوی
یک ، دو ، سه ، ... ، هفت ، هشت، نَه آقا دوازده

بی تو تمامِ اهل قیامت رفوزه اند
ای نمرۀ قبولی ِ دنیا، دوازده


ثانیه های کـُند توسل می آورند
یا "صاحب الزمان خدا" یا "دوازده"

حالا که ساعت تو و چشم خدا یکی است
آقا چقدر مانده زمان تا دوازده

امروز اگر نشد ولی یکروز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا (س) دوازده

علی اکبر لطیفیان


۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
علی علوی

علمدار کربلا...


بسم الله الرحمن الرحیم





امشب است آن شب که شادى بر در دربارعشق
حلقه مى‌کوبد که عقل آمد پى دیدار عشق


ساقیا لبریز کن امشب ز مى پیمانه را
تا به مستى پرده بردارم من از اسرار عشق


سینه زن‌ها، سینه چاکان، سینه سرخان را بگو
دست افشانى کنید آمد سپه‌سالار عشق

تا که سازد پرچم خودکامگى را سرنگون
زد قدم در ملک عالم میر و پرچمدار عشق

ادامه مطلب...
۲۴ خرداد ۹۲ ، ۰۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
علی علوی

یا حسین بن علی ( علیه السلام )


بسم الله الرحمن الرحیم


یا حسین علیه السلام


چشمهایت حکایتی دارند

که زهیر و حبیب می دانند

شاعران حس ِ ناب شعرت را

اثر عطر سیب می دانند

 

حضرت عشق،ای مسیح وهب


من مسلمان ِ معجزات توأم


به صلیبم بکش،بسوزانم


خضر میخانه ی فرات توأم

 

از نگاهت بهشتیان سیراب

ادامه مطلب...
۲۲ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

شعر مبعث رسول اکرم ( صل الله علیه و آله و سلم )


بسم الله الرحمن الرحیم




وصلِ یار

نبض هستی لرزه بر رگ‌های کوهِ نور زد

باغبان انبیاء گل نغمه‌ای مسرور زد

چشمِ کوه‌های دگر پیش حرا تاریک بود

چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد

بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا

صد ملک با بال‌های سر درش را تور زد

هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل

فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد

با چنین والا مقامی چشم‌ها را خیره کرد

تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد

دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف

سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد

دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود

گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد


۱۶ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی