بسم الله الرحمن الرحیم

دلم غیر ایوان پناهی نداشت...دلم در بساطش که راهی نداشت

به دور امیر کرم گشته ام...صد و ده قدم در حرم گشته ام

به او گفتم ای شاه راهم بده...امان نامه ای بر گناهم بده

صدا زد پریشانی ات باعلی...اگر خسته جانی بگو یاعلی

همین لحظه ها بود پیداشدم...علی گفتم و از زمین پا شدم

دل من بدون علی بی کس است...بمیرم علی را ببینم بس است

تحمل به این نون لابد نبود...تَرَک خُوردنِ کعبه بیخود نبود

وکعبه که جای تردد نبود...پس اینها فقط یک تولد نبود

خدا خواست ثابت کند در مکان...علی هست یکتا ترین در جهان

اگر مدح او در لبم جا گرفت...یدالله دستان من را گرفت

به من گفت از مرد خندق بگو...بیا از علیٌ مع الحق بگو

امیری نداریم الا علی ... اگر ناتوانی بگو یاعلی