بسم الله الرحمن الرحیم


آنچه باعث درجا زدن انسان می شود !!


در سخنان و بیانات نورانی امیرالمۆمنین علی علیه السلام یک چیز به عنوان مانع اصلی تربیت فطری و رسیدن آدمی به کمال حقیقی بیان شده که ترک همان را مهم ترین عامل برای تربیت بر شمرده اند و آن وابستگی به دنیا و یا دنیا زدگی می باشد .


نهج البلاغه

دنیای نکوهیده از منظر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مانع اصلی رسیدن آدمی به کمالات انسانی و ارزش های الهی می باشد. اگر بخواهیم تعریف اجمالی از دنیا زدگی کنیم ، باید این گونه بگوییم که برقراری رابطه پست و دنیوی با هر امری از امور عالم دنیا زدگی نام دارد. مثلا اگر با مال و دارایی رابطه پست برقرار کنیم حتی اگر با نماز و عبادت های دیگر رابطه پست برقرار کنیم، مثلا نماز را به قصد ریاکاری بخوانیم ، دنیا زدگی در ما نفوذ پیدا کرده و دچار وابستگی به دنیا شده ایم.

حکمت 315: « من هوان الدّنیا على اللّه أنّه لا یعصى إلاّ فیها و لا ینال ما عنده إلاّ بترکها »

؛ ر پستی دنیا نزد خدا همین بس که جز در دنیا نافرمانی او نکنند و جز با  وانهادن دنیا به پاداشی که نزد خداست نرسند

حضرت علی علیه السلام درباره ترک مانع اصلی سیر به سوی کمال فرموده اند :

حکمت 77 : « یا دُنیا، یا دُنیا، اِلَیک عَنّی، أبِی تَعَرَّضْتِ؟! أمْ اَلِیَّ تَشَوَّقْتِ؟ !لا حانَ حینُک هیهاتَ غُرِّّی غَیری، لاحاجَهَ لی فیک قد طَلَّقتُک ثلاثاً لارَجعَهَ فیها »

ای دنیا ، ای دنیا ! از من دور شو ! با خود نمایی را ه من آمده ای ؟ یا شیفته ام شده ای ؟ هرگز آن زمان که تو در دل من جای گیری فرا نرسد . هرگز ! دورشو ! دیگری را فریب ده! مرا به تو نیازی نیست تو را سه طلاقه کرده ام که بازگشتی در آن نیست .

حضرت امیر با اشاره به سه طلاقه کردن دنیا  این مطلب را بیان می کند که تنها راه  رهایی از دنیا زدگی پارسایی تمام  نسبت به دنیا و گسستگی از تمام دلبستگی  های دنیایی است هم چنان که ایشان همگان را به ترک دنیای نکوهید ه و پشت کردن به آن فراخوانده اند و فرمو ده اند:

خطبه 103: «انظروا الی الدنیا نظر الزاهدین فیها الصادقین عنها »

بنگرید به دنیا ، نگریستن پارسایان رویگردان از آن .

خطبه 191 : «کونو ا عن الدنیا نزاها »

از دنیا پاک بمانید و برکنار

و بدان که تو برای آن جهان آفریده شده ای نه برای این جهان و برای رفتن نه برای زندگی جاودان وب رای مردن نه زنده بودن و بدان تو در منزلی هستی که از آن رخت خواهی بست و خانه ای که بیش از روزی چند در آن نتوانی نشست و راهی هست که پایانش آخرت است

از منظر قرآن کریم فرعون نمونه کامل یک سیاستمدار دنیا زده می باشد و  برطبق آموزه  های حضرت امیرالمومنین در نهج البلاغه معاویه بن ابوسفیان نمونه کامل و مصداق  بارز یک سیاست مدار دنیا زده می باشد . حضرت درنامه 32 نهج البلاغه خطاب به معاویه می فرماید :

 نامه 32 : « وَ أَرْدَیْتَ جِیلاً مِنَ اَلنَّاسِ کثِیراً خَدَعْتَهُمْ بِغَیِّک وَ أَلْقَیْتَهُمْ فِی مَوْجِ بَحْرِک . . . فَاتَّقِ اَللَّهَ یَا مُعَاوِیَةُ فِی نَفْسِک وَ جَاذِبِ اَلشَّیْطَانَ قِیَادَک فَإِنَّ اَلدُّنْیَا مُنْقَطِعَةٌ عَنْک »

ای معاویه تو گروه بسیاری از مردم را به سبب گمراهی ات هلاک ساختی و فریب دادی و آنان را در موج دریای نفاق و درویی و سرگشتگی خویش کشاندی پس معاویه از خدا درباره خودبیم دار و مهارت را از کف و چنگ شیطان به در آر که بی گمان دنیا از تو جداشدنی است .

امام علی

هم چنین امیر بیان در نامه 39 خطاب به عمرپسر عاص می فرماید:

نامه 39 :« فَإِنَّک قَدْ جَعَلْتَ دِینَک تَبَعاً لِدُنْیَا اِمْرِئٍ ظَاهِرٍ غَیُّهُ مَهْتُوک سِتْرُهُ»

تو دینت را پیرو دنیای کسی کردی که گمراهی اش آشکار است و پرده حرمتش دریده است پس دنیا و آخرت خود را به باد دادی.

( منظور حضرت، پیروی عمر و عاص از معاویه است که منجر به هلاکت عمر و عاص گشت.

شاید بتوان گفت یکی از بیچاره ترین گروهی که نه از دنیا لذت  کافی را برده اند و نه در آخرت از عذاب الهی در امان می مانند گروه خوارج هستند . این سوال برای بسیاری وجود دارد که مگر خوارج چه دنیا زدگی داشته اند؟ آیا حب ثروت و مقام داشته اند و یا به بیت المال مسلمین دست درازی کرده اند؟

شاید بتوان گفت یکی از بیچاره ترین گروهی که نه از دنیا لذت کافی را برده اند و نه در آخرت از عذاب الهی در امان می مانند گروه خوارج هستند . این سوال برای بسیاری وجود دارد که مگر خوارج چه دنیا زدگی داشته اند ؟ آیا حب ثروت و مقام داشته اند و یا به بیت المال مسلمین دست درازی کرده اند ؟

جواب بسیار ساده و روشن است دنیا زدگی گروهی از خوارج به صورت حب مال و دزدی از بیت المال متجلی نشد، بلکه دنیا زدگی شان به صورت عدم پیروی از قرآن ناطق امیرالمومنین و غرور و تکبر و فخر فروشی آنان نسبت به عبادات بی مغز و بی محتوایشان تجلی پیدا کرد ، طوری که حتی برای نماز خواندن به حضرت امیر هم اقتدا نمی کردند و او را خارج از دین و کافر می شمردند و خود را مومن تر ا از او می دانستند.

بهترین زمینه تربیت کمالی دریافتی درست از دنیا و تصحیح بینش آدمی نسبت به آن است یعنی انسان بیاموزد که باید تمام سعی خود را برای توشه گیری از  این دنیا به کار  بندد بصیرت پیدا کند و بداند که آدمی برای دنیا آفریده نشده است تا مقصد و مقصود  انسان دنیا باشد.

حضرت امیرالمؤنین علی علیه السلام در نامه 31خطاب به فرزند خود امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:

نامه 31 : واعلم انک انما خلقت للاخره لا للدنیا و للفناء و للموت و لا حیاه و انک فی منزل قلعه و دار بلغه و طریق الی الآخره

و بدان که تو برای آن جهان آفریده شده ای نه برای این جهان و برای رفتن نه برای زندگی جاودان وب رای مردن نه زنده بودن و بدان تو در منزلی هستی که از آن رخت خواهی بست و خانه ای که بیش از روزی چند در آن نتوانی نشست و راهی هست که پایانش آخرت است.

آنان که به دنیای نکوهیده پشت می کنند و زندگی این جهانی را گذرگاهی به منظور کسب کمالات برای مقصدی والا می دانند، مانع اصلی تربیت را رفع می کنند و بهترین زمینه را برای شکوفایی حقیقت فطرت فراهم می کنند.


منبع: برگرفته ازکتاب مزرع مهر، موانع و مقتضیات تربیت در نهج البلاغه / مصطفی دلشاد تهرانی