بسم الله الرحمن الرحیم



دیرگاهیست گلو بغض مکرر دارد

چند روزیست قلم حالت نشتر دارد


کوفیان داعیه ی مسجد و منبر دارند

عمر سعد زمان٬ وسوسه ی زر دارد


یادمان هست٬ اجداد شما٬کرببلا...

شیعه از تیغ شما داغ به پیکر دارد


بی سبب نیست که از شام٬ عراق آمده اید

حضرت عمه ی سادات٬ برادر دارد


و شما کمتر از آنید٬ حسین تیغ کشد

کمتر از آنکه علمدار علم بردارد


ما جوانان بنی فاطمی اربابیم

بی حیا!عمه ی ما مالک اشتر دارد


ایل ما ایل عجم هاست که یک کودک ما

جگری با جگر شیر برابر دارد


اینکه ما دست به شمشیر و زره استادیم

سبب این است که این طایفه رهبر دارد


نه عراق است و نه سوریه خیالت راحت

کشور ضامن آهوست،بزرگتر دارد


وای اگر گرد و غباری به حرم بنشیند

تیغ ما شوق٬ به انداختن سر دارد


باید این شهر به آرامش خود برگردد

که شب جمعه حرم روضه ی مادر دارد