بسم الله الرحمن الرحیم


راهکارهای فقرزدایی از نگاه امیرالمومنین علیه السلام

فقر


امیرالمومنین علیه السلام به عنوان امام و یک الگوی رفتاری عاری از هر عیب و نقص این معضل را به خوبی شناسایی کرده و بسان طبیبی متخصص و متعهد با توصیه هایی پیشگیرانه و درمانهای عملیاتی به جنگ این آسیب اجتماعی می رود.

رهنمودهای آن حضرت در خصوص فقر زدایی را می توان در دو حوزه اصلی فردی و حکومتی دسته بندی کرد و بخشی مشترک بین هر دو حوزه را در دسته سوم قرار داد. در حوزه فردی به وظایفی اشاره می شود که بر دوش یکایک افراد است و در حوزه حکومتی وظایف دولت به عنوان نهادی تاثیرگذار مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. در بخش وظایف مشترک نیز به اموری می پردازیم که هم بر عهده دولت است و هم بر عهده آحاد ملت.

 

وظایف دولت اسلامی در زدودن فقر

1. تآمین عدالت اقتصادی در سطح جامعه با نظارت و کنترل بازار 

امیرالمومنین علیه السلام در نامه اش خطاب به مالک اشتر پس از ذکر برخی خیانتهای مالی در بازار و بیان آثار سوء آنها در بین مردم و تاثیر آن در مخدوش کردن چهره حکومت اسلامی در مقام پیشگیری و درمان این معضلات می نویسد:

فَامْنَعْ مِنَ الِاحْتِکَارِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَنَعَ مِنْهُ وَ لْیَکُنِ الْبَیْعُ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوَازِینِ عَدْلٍ وَ أَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِیقَیْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَ الْمُبْتَاع‏(1)

مرحوم فیض در شرح و ترجمه این فراز می نویسد:

پس از احتکار جلوگیرى کن که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از آن منع فرموده (که قواعد و مسائل آن در کتب فقهیّه بیان شده) است و داد و ستد باید آسان و با ترازوهاى بى کم و کاست و نرخهایى باشد که به فروشنده و خریدار اجحاف و زیاده‏روى نشود. بعد اضافه می کند: شارح قزوینىّ «رحمة اللّه» در اینجا فرموده: ظاهر این کلام آن است که حاکم مى‏تواند ایشان را به نرخى بى کم و کاست الزام نماید تا ستم بر جانبى رخ ندهد.(2)

بنابراین دولت وظیفه دارد برای حمایت از قشر کم درآمد و جلوگیری از هر گونه ظلم و اجحاف در بازار و بروز فقر و تهی دستی، دست به کار شده و حداقل این امور انجام دهد:

1. مبارزه با احتکار کالاهای ضروری مردم

2. مبارزه با هرگونه کم فروشی و یا فروش ناعادلانه

3. نظارت بر قیمتها به گونه ای که نه در حق فروشنده اجحاف شود و نه در حق خریدار

رهنمودهای آن حضرت در خصوص فقر زدایی را می توان در دو حوزه اصلی فردی و حکومتی دسته بندی کرد و بخشی مشترک بین هر دو حوزه را در دسته سوم قرار داد. در حوزه فردی به وظایفی اشاره می شود که بر دوش یکایک افراد است و در در حوزه حکومتی وظایف دولت به عنوان نهادی تاثیرگذار مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. در بخش وظایف مشترک نیز به اموری می پردازیم که هم بر عهده دولت است و هم بر عهده آحاد ملت

نمونه های عینی در سیره عملی امیرالمومنین علیه السلام در نظارت بر بازار و کنترل آن

1. امام باقر علیه السلام می فرماید: امیرمومنان علیه السلام در کوفه میان شما بود. صبحگاهان ، از دارالحکومة بیرون رفت و در بازارهای کوفه ، یکی یکی می گشت و تازیانه ای با او بود که آن را بر دوش داشت. در برابر اهالی بازار می ایستاد و فریاد می کرد: ای بازرگانان! از خداوند عز و جل پروا کنید. آنگاه که بازاریان ، صدای او را می شنیدند ، آنچه را که در دست داشتند رها کرده و به سخنان او دل می دادند. آن حضرت می فرمود: خیرخواهی پیشه سازید و  به خریداران نزدیک شوید ؛ خود را به زینت بردباری بیارایید. از سوگند بپرهیزید و از دروغ کناره گیری کنید و داد ستم دیدگان را بستانید. به رباخواری نزدیک نشوید و وزن ترازو را تمام کنید. اموال مردم را ناچیز نشمارید و در زمین به فساد قد علم نکنید.(3)

2.امام صادق علیه السلام می فرماید: روزی امیرالمومنین در بازار صدای زنی را شنید که با فروشنده نزاع می کرد. وقتی که حضرت ماجرا را پرسید، آن زن گفت: ای امیرمومنان! از این مرد مقداری خرما خریده ام که قسمت بالای خرماها ؛ مرغوب ولی قسمت زیرین خرماها نامرغوب است و فروشنده هم پس نمی گیرد. حضرت به فروشنده گفت: پس بگیر! فروشنده قبول نکرد. امام سه مرتبه کلام خود را تکرار کرد؛ ولی باز هم فروشنده زیر بار نرفت تا اینکه حضرت ، تازیانه را با غضب بالا برد و آن مرد بلافاصله خرما را پس گرفت.(4)

3. مردی از اهل بصره به نام ابومتر نقل می کند:

من شبها در مسجد کوفه می خوابیدم و برای جمع آوری غذا به رحبه می رفتم و از بقال ، نان می گرفتم. روزی از مسجد بیرون آمدم تا به یکی از بازارهای کوفه بروم ، ناگهان کسی مرا صدا زد که : ای مرد! زیرپوش خود را بالا بکش تا جامه ات پاکیزه تر ماند و برای پروردگارت پرهیزگارتر باش. از مردم پرسیدم این مرد کیست؟ گفتند: امیرمومنان علی علیه السلام است. من به دنبال آن حضرت بیرون رفتم ؛ در حالی که او به سوی بازار شتر فروشان می رفت. چون به آنجا رسید ؛ میان بازاریان ایستاد و فرمود: ای گروه بازرگان! از سوگند دروغ بپرهیزید؛ زیرا اگر کالاها را با سوگند خوردن به فروش برسانید، برکت را از بین می برد.(5)

 

پی نوشت ها:

1.  نهج البلاغه، نامه 53

2.ترجمه و شرح نهج البلاغة (فیض الإسلام)، ج‏5، ص 1018

3. فروع کافى، ج‏5، ص‏151

4.بحارالانوار، ج40، ص327

5. الغارات، ج1، ص 114