بسم الله الرحمن الرحیم

ویژگی های "ذهن" در نهج البلاغه


"ذهن" یکی از موضوعاتی است که امروزه بسیاری از اندیشمندان تلاش خود را صرف شناخت و کشف ویژگی های آن نموده اند. برخی از قدرت آن سخن گفته و برای آن جایگاه تأثیر گذاری را در زندگی تعیین کرده اند که انسان به وسیله آن می تواند سرنوشت خویش را تغییر دهد برخی دیگر آن را صرفاً وسیله کسب علم و معرف و آگاهی فرض کرده اند. در اینجا قصد ما تأیید و یا تکذیب هیچ یک از این جریانات نیست و قصد داریم گزارشی از جایگاه ذهن نزد حضرت  امیر را باز گو کنیم.


نهج البلاغه

ذهن در کلام حضرت امیربیان علیه السلام

حضرت امیر در خطبه یک جایی که از چگونگی خلقت آدم سخن می گوید اشاره ای به ذهن آدمی نیز دارند و می فرمایند: « انسان تجسم یافت و در این انسان نو ساخته ذهن ها به وجود آورد تا آنها را به کار بیندازد و اندیشه ها را در مغزش به جریان انداخت که در تنظیم حیات خویش و تصرف در جهان طبیعت دست به کار شود. (نهج البلاغه، خطبه 1)

حضرت علی در این جملات سه نکته را درباره ذهن متذکر شده است:

1) ذهن یک حقیقت نیست بلکه هر فردی از انسان دارای ذهن های متنوعی است.

2) اذهان به جولان و جریان می افتند.

3) ذهن خود به خود به جریان نمی افتد بلکه عامل دیگری هست که آن را به حرکت وا می دارد.

در توضیح نکته اول باید گفت: هر یک از حالات درونی یا مغزی ما که به جریان می افتد مادر آن حالت ذهن مخصوص آن حالت رادارد می باشیم، اگر مغز در حال کنجکاوی است ما ذهن کنجکاو داریم ، اگر در حال اندیشه و تفکر است ذهن اندیشه ای در مغز ما به وجود آمده است. ممکن است این احتمال داده شود که ذهن بنا به فحوای جمله امیر المۆمنین سطح خود آگاه روان است که در روان شناسی های معاصر مطرح شده است. مخصوصاً با نظر به نکته دوم که جولان را برای ذهن اثبات کرده اند زیرا جولان و تحرک جنبه فعالیت مغزی آدمی است که سطح آگاه روان را اشغال می نماید .

یکی از ویژگی های ذهن دمی اندیشه و تفکر است و این از عالیترین فعالیت های مغز بشری است، در ابراز اهمیت این فعالیت عالی دین اسلام و متفکران شرق و غرب سخن ها گفته اند . یات قرنی نیز داریم که اشاره به این فعالیت عالی مغز دارد از ن جمله در هفده یه در مورد اندیشه سخن گفته شده و شدیدترین تشویق را به کسانی متوجه ساخته که درباره طبیعت و موجودیت خودشان می اندیشند

معنی ذهن

اذهان جمع ذهن است و آن به معنی قوه مدرکه و هم به معنای لفظ ادارک است و شاید منظور از اذهان در این کلام حضرت که فرمودند: « انسان دارای اذهانی است» اداراکات و ممکن است قوای مدرکه باشد زیرا قوه مدرکه مراحلی دارد، بدین جهت گفته اند ما پنج قوه مدرکه ی ظاهری داریم که عبارت اند از حس لامسه، سامعه، باصره، ذائقه، شامه و پنج قوه مدرکه باطنی داریم که عبارتند از حس مشترک، متخیله، واهمه، حافظه، متصرفه یا مفکره . ممکن است منظور حضرت امیر از این بیان که فرمود انسان دارای ذهن هایی است یعنی قوای مدرکه باطنی در انسان هست که برخی از آن قوه ادراک کننده و برخی عمل کننده هستند و انسان آنها را به جولان وا می دارد.

بنابراین یکی از ویژگی های ذهن آدمی اندیشه و تفکر است و این از عالیترین فعالیت های مغز بشری است، در ابراز اهمیت این فعالیت عالی دین اسلام و متفکران شرق و غرب سخن ها گفته اند . آیات قرآنی نیز داریم که اشاره به این فعالیت عالی مغز دارد از آن جمله در هفده آیه در مورد اندیشه سخن گفته شده و شدیدترین تشویق را به کسانی متوجه ساخته که درباره طبیعت و موجودیت خودشان می اندیشند:

هر یک از حالات درونی یا مغزی ما که به جریان می افتد مادر آن حالت ذهن مخصوص آن حالت رادارد می باشیم، اگر مغز در حال کنجکاوی است ما ذهن کنجکاو داریم ، اگر در حال اندیشه و تفکر است ذهن اندیشه ای در مغز ما به وجود آمده است . ممکن است این احتمال داده شود که ذهن بنا به فحوای جمله امیر المۆمنین سطح خود آگاه روان است که در روان شناسی های معاصر مطرح شده است

1) آنان در خلقت آسمان ها و زمین می اندیشند. (آل عمران/ 191)

2) آیا آنان درباره خویش نمی اندیشند.(روم/ 8)

در هفده مورد فهم عالی آورده شده از آن جمله:

این برای آن است که آنان فهم عالی ندارند.

در سه مورد ماده تدبیر به کار رفته است:

آیا در سخنی (که برای رشد و تکامل آنان گفه می شود ) نمی اندیشید.(مۆمنون/ 68)

و در چهل و هشت مورد ماده تعقل گوش زد شده و انواعی از تحریکات شدید به تعقل و توبیخ از عدم تعقل بیان شده :

آیا در روی زمین سیر نمی کنند تا برای آنها دل های باشد که به وسیله آن تعقل نمایند.(حج/ 46)

بنابراین مراد از ذهن در کلام حضرت را می توان قوای انسانی دانست که آدمی به وسیله آن امورات زندگانی خویش را می گذراند و بدون آنها حیات او غیر ممکن است ، البته ذهن موضوعی نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت و بحث و گفت گو درباره ان نیاز به مطالعات گسترده ای دارد که در حد این مقال نیست.

     فرآوری : مریم پناهنده  


منابع:

1. نهج البلاغه ترجمه دشتی

2.  تفسیر نهج البلاغه، محمدتقی جعفری، ج 2

3.جهان بینی امام علی، دکتر محمئ علی قربانی