بسم الله الرحمن الرحیم


خدا پسندانه ترین واکنش به مصیبت 


بی تردید بسیاری از این حوادث تلخ از تحت اختیار بشر خارج بوده، و از ناحیه خالق هستی طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شده است؛ و لذا اینکه انسان در زندگی هرگز دچار بلا و مصیبت نشود پنداری است، غلط که باید فکر واندیشه آنرا از ذهن خارج سازیم.

توکل

«دار بالبلاءِ مَحفوفه و بالغدرمَعروفَه ، لاتدوم اُحوالُها، و لایَسلَمُ نُزَّلُها، احوالٌ مُختلفَه ، و تاراتٌ مُتَصَرِّفَه ، العیش فیها مذمومٌ ، و الأمان مِنها مَعدُومٌ و إنما أهلُها فیها أغراضٌ مُستَهدَفَه، تَرمیهَم بسهامیا، وتُفنیهم بحمامِها»

 

شرح گفتار

امیر متّقیان علی(علیه السلام) در ین فراز از خطبه 226نهج البلاغه، به معرفی اجمالی دنیا پرداخته و در این باره به زیبایی می فرماید:«دنیا خانه ای است پوشیده از بلاها به حیله و نیرنگ شناخته شده، نه حالات آن پایدار ،و نه مردم آن از سلامت برخوردارند، دارای تحوّلات گوناگون، و دوران های رنگارنگ ؛ زندگی درآن نکوهیده، و امنیّت در آن نابود است.اهل دنیا همواره هدف تیرهای بلا هستند که با تیرهایش آنها را می کوبد، و با مرگ آنها را نابود می کند.»

فرمایش مولای متقیان علی (علیه السلام) بیانگر آن است که دنیا از آغاز خلقت همواره با انواع بلا و حوادث تلخ همراه بوده، و طوفان پر تلاطم مصائب هیچگاه دنیا را آرام نگذاشته است.

بی تردید بسیاری از این حوادث تلخ از تحت اختیار بشر خارج بوده، و از ناحیه خالق هستی طراحی وب ه مرحله اجرا گذاشته شده است؛ و لذا اینکه انسان در زندگی هرگز دچار بلا و مصیبت نشود پنداری است، غلط که باید فکر واندیشه آنرا از ذهن خارج سازیم.

آنچه در این میان حائز اهمیّت است آن است که انسان با روی آوردن به فرامین الهی و بهره برداری از رهنمود های معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین)راه مقابله با آنها را بیاموزد و در این باره عملکرد مثبتی داشته باشد،تا درنهایت نتیجه کار به نفع او تمام شده و پیروز و سرافراز از میدان بلا و گرفتاری بیرون آید.

اگر انسان نسبت به معارف دین و دستورات الهی بیگانه باشد نه تنها نمی تواند ازحوادث و رخدادهای ناگوار استفاده بهینه داشته باشد، بلکه در برابر آنها از پای درآمده و به سرنوشت تاریکی مبتلا خواهد شد.

پیرامون موضوع بلا دانستن این مطلب ضروری است که درست است که بلا به حال انسان سودمند و مفید است، اما این بدان معنا نیست که صرفاً با سکوت در مقابل بلا صبر پیشه نموده و هیچ عکس العملی در جهت رفع آن از خود نشان ندهیم بلکه علاوه بر صبر و شکیبایی باید برای ریشه کن نمودن آن تلاش نماییم، و باروی آوردن به درگاه ایزد منّان رفع آنرا خواستار باشیم، چراکه نباید این امر را فراموش نمود که بی تردید علّت اصلی و عمده نزول بلا، تقرّب و نزدیکی انسان به خداوند متعال است،واین نمی شود مگر در سایه تمسک و مدد جویی از ساحت قدس الهی

استقبال از بلا

انسان در بد و نظر بلا و حوادث دنیوی را ناخوشایند داشته و از این که با چنین مشکلاتی دست و پنچه نرم می کند بسیار غمین و اندوهگین است، چرا که پندار او این است که این دسته از حوادث تلخ، صرفاً جنبه عذاب داشته و هیچ خاصیّتی دیگری برآن ترتیب نیست.

حال باید دید واقعیّت چیست؟ آیا این دسته از حوادث ناگوار در سرنوشت انسان نقش مثبتی دارد یا خیر؟ ! و آیا اساسا در طراحی آنها هدف و انگیزه ای وجود داشته است یا خیر؟!

در پاسخ به این پرسش مهم و اساسی باید گفت : آیات قران کریم و روایات معصومین و صلوات الله علیم اجمعین حکایت از آن دارد که حوادث دنیوی علی رغم میل باطنی بشر، در رشد و شکوفایی آدمی تأثیر بسیار ارزنده داشته، و از این طریق انسان میتواند سرنوشتی درخشان را برای خود در زندگی به ارمغان آورد.

اگر انسان از آثار و برکات ارزشمند بلا مطلع باشد به هنگام نزول بلا،هرگز از خود روی نا خوش نشان نمیدهد ،بلکه برعکس با آغوشی گرم به استقبال آن خواهد رفت.

در روایتی ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، امام صادق (علیه السلام)پیرامون بلا میفرماید«ابتلا وگرفتاری های دنیوی برای مۆمن زینت است و برای صاحبان عقل و تدبیر،کرامت و عزّت است.

زیرا در سایه مباشرت با بلا و صبر و مقاومت در برابر آن، ارتباط با ایمان محکمتر و قوی تر گشته، و آلودگی ها و تیرگی های دل برطرف خواهد شد.

حضرت اسماعیل

حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه واله) فرمود: ما انبیاء شدیدترین مردم هستیم از لحاظ ابتلا و گرفتاری و در مرحله بعد مۆمنین [تا می رسد به عادی ترین مردم]

کسی که طعم بلا را چشید ـ البته زیر سایه مراقبت پروردگار ـ به یقین لذّت و خوشی او بیش ازآن افرادی خواهد بود که از نعمت های دنیوی و خوشی های مادّی لذّت می برند. آنها همیشه به این بلا علاقه مند و مشتاقند آری در تحت آتش های گرفتاری و سختی نور رحمت و نعمت فروزان است، و در مقابل، در تحت انوار نعمت و امور مادّی آتش های گرفتاری و ابتلا گذاشته شده است. و در این دو مرحله کسانی که نجات یافته و نتیجه مطلوب برسند، بسیار کم  هستند.

و خداوند بنده ای را از زمان آدم تا خاتم مورد ستایش و تعریف قرار نداده است، مگر بعد از ابتلا و آزمایش او با سختی ها و عمل نمودن به وظایف بندگی .بنابراین کرامت ها و مقامات بلندی که از ناحیه پروردگار متعال به انسان عطا میشود، در حقیقت نتیجه و اثر همان ابتلائات و گرفتاری هاست...»

بنابراین طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام) انسان در اثر بلا و تحمّل سختی و رنج آن،می تواند به قلّه های رفیع انسانیّت و جایگاه بلند معنویات دست یابد، و با جلب نظر رحمت الهی به سوی خویش، چراغ پرفروغ ایمان را درخانه قلب  وجان خود روشن و منور سازد. 

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست             عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

     غم دنیای دنی چند خوری،باده بخور          حیف باشددل دانا، که مشوش باشد

 

پیرامون موضوع بلا دانستن این مطلب ضروری است که درست است که بلا به حال انسان سودمند و مفید است، اما این بدان معنا نیست که صرفاً با سکوت در مقابل بلا صبر پیشه نموده و هیچ عکس العملی در جهت رفع آن از خود نشان ندهیم بلکه علاوه بر صبر و شکیبایی باید برای ریشه کن نمودن آن تلاش نماییم، و باروی آوردن به درگاه ایزد منّان رفع آنرا خواستار باشیم، چراکه نباید این امر را فراموش نمود که بی تردید علّت اصلی و عمده نزول بلا، تقرّب و نزدیکی انسان به خداوند متعال است،واین نمی شود مگر در سایه تمسک و مدد جویی از ساحت قدس الهی.

امیر بیان علی(علیه السلام) در بخشی از کلمات نورانی خویش پیرامون این موضوع می فرماید: «و لواَنّ الناس حین تَنزِلُ بهم النِّقَمُ وتَزُولُ عَنهم النعم، فزِعوا الی ربهم بصدقٍ مِن نیاتهم ،و َلَهٍ من قلوبهم ،لَرَدَّ علیهم کُلَّ شاردٍ ،واصلح لهم کل فاسد».3

انسان در بد و نظر بلا و حوادث دنیوی را ناخوشایند داشته و از این که با چنین مشکلاتی دست و پنچه نرم می کند بسیار غمین و اندوهگین است، چرا که پندار او این است که این دسته از حوادث تلخ، صرفاً جنبه عذاب داشته و هیچ خاصیّتی دیگری برآن ترتیب نیست

اگر مردم به هنگام نزول بلا و از دست دادن نعمت ها با درستی نیّت در پیشگاه خدا زاری کنند، و با قلب های پر از محبّت از خداوند درخواست عفو و بخشش نمایند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت و هرگونه فسادی اصلاح خواهد شد.

 

نمونه ای کم نظیر از صبر و مقاومت

زن بادیه نشینی بود به نام(ام عقیل)که دو مهمان بر او وارد شد، فرزند این زن همراه شتران در بیابان بود، که در همان لحظه به او خبر دادند که شتر خشمگین فرزندش را در چاه انداخته و از دنیا رفته است.

زن باایمان به کسی که خبر مرگ فرزندش را برایش آورده بود گفت: از مرکب پیاده شو،و به پذیرایی از میهمان ها کمک کن .گوسفندی را آورد و به آن مرد گفت: آنرا ذبح کن و سپس از گوشت آن گوسفند غذایی آماده کرد و در مقابل میهمانان گذاشت آنها غذا می خوردند و از صبر و استقامت این زن در شگفت بودند.

یکی از حاضران می گوید: هنگامی که از غذا خوردن فارغ شدیم،زن با ایمان نزدما آمد و گفت: آیا در میان شما کسی هست که از قرآن به خوبی آگاه باشد،یکی از حاضران گفت: بلی من آگاهم،گفت: آیاتی از قرآن بخوان تا در برابر مرگ فرزند مایه تسلّی خاطر من گردد.

او می گوید: من این آیات را برای اوخواندم(وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ).

زن خداحافظی کرد سپس روبه قبله ایستاد و چند رکعت نماز بجا آورد،سپس عرض کرد: خداوندا! من آنچه را تو دستور داده بودی انجام دادم،و رشته شکیبایی را رها ساختم، توهم آنچه را از رحمت و صلوات به من وعده داده ای بر من ارزانی دار...4

 

پی نوشت ها :                                                            

1ـ فرازی ازخطبه 226نهج البلاغه،ص462،ترجمه محمّد دشتی

2ـ مصباح الشریعه ،ص 184ـ183

3ـ فرازی ازخطبه 178،ص341،ترجمه محمد دشتی

4ـ برگرفته ازتفسیرنمونه ،ج1،ص535