۶۶ مطلب با موضوع «اتاق شعر» ثبت شده است

برخیز ای پرستش توحید، عبد تو!


بسم الله الرحمن الرحیم

برخیز ای پرستش توحید، عبد تو!

امام سجاد

در سجده‌های خویش اگر چشم تر کنى

سجاده‌های هستی را شعله‌ور کنى

بی‌شک، ستون هفت فلک می‌شود اگر

دستی از آستین نیایش به در کنى

داوود، طفل مکتب آوای سبز توست

تا در گلوی مرثیه‌خوانش اثر کنى

برخیز ای پرستش توحید، عبد تو!....

ادامه مطلب...
۲۳ خرداد ۹۱ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

در مدح امام هادی علیه السلام


بسم الله الرحمن الرحیم

حمیدرضا برقعی

بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی
ابن الرضای دوم ما أیها النقی

با حبّ تو عبادت ما عین بندگی ست
هادی آل فاطمه یا أیها النقی

دارم ولی شناسی خود را ز نور تو
ادامه مطلب...
۱۵ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۳۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی علوی

شعر شهادت امام هادی علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم


چرا چنین متوکل به ما جفا کردى


شدى به کین متوسل ستم روا کردى


 غم مدینه مرا کم نبود اى ظالم؟


که طعن و تهمت و تبعید را روا کردى....



بقیه در ادامه مطلب... 

ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۴۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

مدح امام باقر علیه السلام


قلبِ خود را کرده‌ام نیمی و اشکم جاری است

نیمِ آن شاد است و نیمی غرق آه و زاری است

یک طرف از کربلا دارای زخمِ کاری است

قسمتی از شوق این گل، محوِ در دلداری است

این چنین حال و هوایی در وجودم نادر است

عاشقان میلادِ زیبای امامِ باقر است....


بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب...
۰۲ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی علوی

در مدح امام هادی علیه السلام


ﻧﻘﯽ ﻧﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻓﺨﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺗﻠﻔﻆ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺧﻂ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺯ ﺍﻟﻘﺎﺏ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺎﺩﯼ ﻣﺎﺳﺖ 
ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺎﻩ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻭﻗﺎﺭﯼ 
ﮐﻪ ﺟﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺯﻻﻝ ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﭘﺎﮎ ﺗﺮ ﺍﺯ 
ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻨﺖ ﺭﻭﺍﻥ ﺍﺳﺖ 
ﻧﻘﯽ ﭼﻮﻥ ﻣﻈﻬﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺳﺖ ﻧﺎﻣﺶ 
ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺮﻥ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﮔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺳﻮﮔﻨﺪ 
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﭼﺸﻤﺶ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ﺍﺳﺖ 
ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﻋﺸﻖ 
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺑﻪ ﮐﻮﺭﯼ ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﻥ ﺣﻘﯿﺮﯼ 
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺪ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ 
ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﻮﺷﺘﯿﻢ 
ﻧﻘﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻧﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ

۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۵۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

تقدیم به کودک پیر خرابه...

بسم الله الر حمن الرحیم


بچه ها با کینه گفتند ای رقیه تو یتیمی
دخترک بیچاره هستی بی پدر چون یک ندیمی
کفش تو کو معجرت کو بی پدر این طور باشد
کولیِ آواره دیدی ثابتت شد تو یتیمی

کودکی با دست می زد پشت زخمش روی شانه
کو جوابت ای یتیم و مو سفید این میانه
هرکه را دیدم به این سن باب دارد سقف دارد
پس عزیزت کی میاید ای خرابه آشیانه

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب...
۲۰ آذر ۹۰ ، ۱۱:۳۱ ۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

عشق بازی با خدا...

عشق بازی با خدا



کربلا یعنی که دل اماده ی پرواز است
کربلا یعنی که سوزی با دلم دم ساز است


بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب...
۰۷ آبان ۹۰ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی علوی

عبرت...




در جوانی به خویش می گفتم / شیر شیر است گر چه پیر بود

تا به پیری رسیده ام دیدم / پیر پیر است گر چه شیر بود


۱۸ مرداد ۹۰ ، ۲۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

شعر افطار



بخت امسال بر اسم یار هست         عطشت را عطشم غمخوار هست 

بفدای لب عطشان حسین                    اولین ذکر پس از افطار هست


۱۸ مرداد ۹۰ ، ۲۱:۵۸ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی

یا ابالفضل



گل جلوه گری زجلوه یاس آموخت  
دل این همه شور را ز احساس آموخت
استاد کلاس عشق آموخت مرا
والله ادب ،ادب ز آموخت

۱۸ مرداد ۹۰ ، ۲۱:۵۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی علوی