بسم الله الرحمن الرحیم
این 3ویژگی را داشته باشیم بعد نصیحت کنیم !
هنگام سفر به مکانی که تا به حال نرفته اید وجود یک بلد، یعنی فردی که بتواند شما را طی راه همراهی کرده و مسیر درست و صحیح را نشان دهد، می تواند رسیدن به مقصد را تسریع بخشیده و سفری به دور از استرس و لبریز از آرامش را برای شما رقم زند. در سفر زندگی نیز می توان با استفاده از تجربیات دیگران و عبرت گرفتن از آنها راه درست را از نادرست تشخیص داد و اشتباهات آنان را تکرار نکرد. پیغمبر فرمود: بهترین ارمغانى که مسلمان به برادر مسلمانش میدهد پند و اندرزیست که هدایت او را زیاد و از هلاکت او را نگهدارد.(إرشاد القلوب/ترجمه رضایى/ج1/31)
حضرت علی علیه السلام در خطبه 85 نهج البلاغه می فرمایند: «فَاتَّعِظُوا عِبَادَ اَللَّهِ بِالْعِبَرِ اَلنَّوَافِعِ وَ اِعْتَبِرُوا بِالْآیِ اَلسَّوَاطِعِ وَ اِزْدَجِرُوا بِالنُّذُرِ اَلْبَوَالِغِ وَ اِنْتَفِعُوا بِالذِّکْرِ وَ اَلْمَوَاعِظِ» ؛
«ای بندگان خدا از عبرت های سودمند پند پذیرید و از آیات روشنگر عبرت آموزید و از آنچه با پیام رسا شما را ترسانده اند بپرهیزید و از یادآوری ها و اندرزها سود ببرید.»
حضرت در این خطبه از واژگان عبرت، ذکر و موعظه بهره می جوید که هر یک بار معنایی خاصی دارد.
واژه های «عبرت» و «ذکر» پیوند معناییِ نزدیکی با «موعظه» دارند. بنابراین،در تعریف موعظه یا همان پند و اندرز، می توان گفت: رهنُمونی است دلنشین، خالصانه و صادقانه که به سامان است و زداینده و زنگار دل. و زمانی پند و عبرت کارگشاست که هر یک از پند دهنده و پند پذیر ویژگی هایی را با خود به همراه داشته باشند.
برخی ویژگی های پند دهنده
1- خودسازی
در برنامه های اصلاحگرایانه، نخست باید از خود و وابستگانمان آغاز کنیم. پند دهنده، باید نمونه ای علمی، از اندرز خویش باشد، بر همین اساس، خدای متعال مۆمنان را از گفتار بدون کردار نهی فرموده و آن را شایسته جامعه دینی نمی داند، چنان که می فرماید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ)(صف2)
2- اخلاص در عمل
اخلاص برای خدا، به هر سخن و کرداری، ارزش می بخشد؛ امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:(آفَةُ العَمَلِ تَرکُ الاِخلاصِ)؛( غررالحکم و دررالکلم) آفتِ عمل، نداشتن اخلاص است.
3- سخن ورزی
پند دهی، رابطه مستقیمی با چگونگیِ ارتباط با مردم دارد. از این رو، سخنوری و مهارت های کلامی در این زمینه، نقش بسیار مهمّی، بازی می کند.
گوید: پند هنگامی سودمند افتد که در پندپذیر سه شرط باشد: الف- جان و دلی زنده که به گناه آلوده نشده باشد.ب- گوش دادن به نصیحت و خیرخواهی ج- حضور قلب و توجه برای دریافت پند
ویژگی های پندپذیر
برای به ثمر رسیدن پند و اندرز، افزون بر شایستگی هایی که در پند دهنده، لازم است پند گیرنده نیز بایستگی هایی دارد، زیرا فاعلیّت و کار آمدی فاعل بدون پذیرنده ای، نتیجه ای نخواهد داشت؛
پیامبران الهی و جانشینان آنان، از پند و اندرز مردم چیزی فروگذار نکردند، با این حال، بسیاری بودند که پند دلسوازنه آنان را نمی پذیرفتند.
مولانا جلال الدین رومی در این باره گوید:
بس وصیت کرد و تخم وعظ کاشت چون زمینشان شوره بُد، سودی نداشت
گوید: پند هنگامی سودمند افتد که در پندپذیر سه شرط باشد: الف- جان و دلی زنده که به گناه آلوده نشده باشد.ب- گوش دادن به نصیحت و خیرخواهی.ج- حضور قلب و توجه برای دریافت پند. (محمد ناجی مشرح، الوظائف الاعلامیه فی آفاق القصّه القرآنیه، صص 50-49)
موانعِ پندپذیری
1- پیروی از خواهش نفس
امیرمۆمنان علیه السلام می فرماید:
«ای مردم همانا بر شما از دو چیز بیشتر می ترسم: از خواهش نفس پیروی کردن، و آرزوی دراز در سر پروردن، که پیروی خواهش نفس، آدمی را از راه حق بازمی دارد؛ و آرزوی دراز، آخرت را به فراموشی می سپارد». (نهج البلاغه خطبه 42)
2- تقلیدهای کورکورانه
چنانچه تقلید از روی آگاهی و با مراجعه به کارشناسِ شایسته باشد، خردمندانه و پسندیده است، ولی اگر از روی تعصّبِ جاهلی و لجاجت باشد و با این منطقِ سست که «چون نیاکان ما این گونه بودند، پس ما هم دنباله رو آنان هستیم» انجام پذیرد سودی نخواهد داشت.
3- نبود اندرزدِهی درونی
وجدان اخلاقی یا واعظ و پند دهنده درونی، در همه افراد وجود دارد و انسان را از آلودگی به گناه بازداشته و سرزنش می کند، ولی چنانچه به آن بی توجهی شود، گاه به جایی می رسد که کارایی خود را از دست می دهد و در لایه هایی تاریک فرو می رود.
امیر مۆمنان حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«بدانید آن کس که نتواند خود را پند دهد تا از گناه بازدارد، دیگری را نیابد تا این کار را برای او به جای آرد. »(خطبه 90)
4- سهل انگاری پدر و مادر
امیر مۆمنان علیه السلام در این باره می فرمایند: حق فرزند بر پدر و مادر است که او را نام نیکو نهد و به خوبی، ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد. (حکمت 399)
پنددهی، رابطه مستقیمی با چگونگیِ ارتباط با مردم دارد. از این رو، سخنوری و مهارت های کلامی در این زمینه، نقش بسیار مهمّی، بازی می کند
5- فقر فرهنگی
فقر فرهنگی، از موانع پندپذیری است که خیرخواهان جامعه می بایست تمام توان خود را در ریشه کن نمودن آن به کار گیرند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ناداری، بزرگترین مرگ است. به ایشان گفته شد: آیا مقصود، ناداریِ دینار و درهم است؟ فرمود: مراد ناداری و فقر دینی می باشد. (تحف العقول)
6- فقر و غِنای مفرط مادی
فقر اقتصادیِ فراوان و ثروت بیش از اندازه، از موانع و آفات پندپذیری است. بسیاری از مردم چون با فقرِ مادی شدید روبه رو می شوند و یا به ثروت های کلانی دست می یابند، به انحراف و بیراهه کشیده می شوند و از راه مستقیم، خارج می شوند و توجهی به پند و اندرز ندارند. حضرت امیر علیه السلام درباره نتیجه ها و پیامدهای زیانبار فقر، به فرزند خود می فرمایند:
پسرم! کسی که دچار فقر شود، به چهار ویژگی دچار شود: سست باوری، کم خردی، سستی در دین و کمیّ آزرم و شرم، پس به خدا از فقر پناه می بریم. (بحارالانوار، ج 69)
7- دوست ناشایست
دوست و همنشین بد یکی دیگر از موانع پندپذیری است. دوستان ناشایست به سان مارهای خوش خط و خالی هستند که سمّی کشنده دارند.
در این باره رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: انسان بر دین دوست خود است، پس بنگرید با چه کسی دوستی می کنید. (بحارالانوار،ج 71)
سخن آخر آنکه
امام موسى بن جعفر علیهما السّلام فرمودند: هر چه دیدگانت مشاهده مىکند در آن پندى هست.( ایمان و کفر(ترجمه الإیمان و الکفر بحار الأنوار)ج2/250) پندی که خدا و راه رسیدن به او را زمزمه می کند پس چه شده است که گوش ها از شنیدن سنگین و چشم ها از دیدن ناتوان است!
منابع:
1) نهج البلاغه ترجمه دشتی
2) ایمان و کفر(ترجمه الإیمان و الکفر بحار الأنوار)ج2
3) إرشاد القلوب/ترجمه رضایى/ج1
4) سایت راسخون