بسم الله الرحمن الرحیم
چنان که طبری در تاریخش نقل میکند، حمید بن مسلم، یکی از افرادی است که زینب (علیهاالسلام) را در کربلا با دیدگان خود دیده است. او این بانوی بزرگوار را برای ما این گونه توصیف میکند: "گویا میبینم زنی را که مانند خورشید میدرخشید و با شتاب از خیمه گاه بیرون میآمد. پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او زینب، دختر فاطمه دختر پیامبر خدا است."(1)
اگر بخواهیم شخصیت زینب (علیهاالسلام) را بیشتر بشناسیم، بهتر است که منتظر شویم تا حوادث، از دلیری و پایداری او پرده بردارد و او را به عنوان بهترین نمونه از دلاوری و زیر بار ظلم نرفتن و بزرگ منشی به ما بنمایاند. به همین زودی است که تعجب مورّخان از ایستادگی زینب (علیهاالسلام) و استقامت او در برابر یزید بن معاویه آشکار میشود.
اگر بخواهیم شخصیت زینب (علیهاالسلام) را بیشتر بشناسیم، بهتر است که منتظر شویم تا حوادث، از دلیری و پایداری او پرده بردارد و او را به عنوان بهترین نمونه از دلاوری و زیر بار ظلم نرفتن و بزرگ منشی به ما بنمایاند. به همین زودی است که تعجب مورّخان از ایستادگی زینب (علیهاالسلام) و استقامت او در برابر یزید بن معاویه آشکار میشود.
ابن حجر(عسقلانی) در کتاب "الاصابه"، زینب (علیهاالسلام) را با صفاتی چون "عاقله، خردمند و حکیم" وصف میکند.(2) او در شرح حال زینب (علیهاالسلام) به ماجرای گستاخی مرد شامی در مجلس یزید و واکنش زینب(علیهاالسلام) اشاره میکند و در این زمینه میگوید: "پاسخ زینب به یزید نشان از عقلانیت و قوت قلب و
روح این بانو دارد."(3)
مردم آن عصر در کربلا و در مجلس استاندار کوفه و مجلس یزید بن معاویه سخنانی از زینب (علیهاالسلام) میشنوند که فصاحت و بلاغتش همه را متعجب میکند؛ به همان اندازهای که امروز ما را به تعجب میاندازد و همگی به فوقالعادگی او و سخنوری و سحر بیانش گواهی میدهند.(4) و (5)
پس از انتهای خطبه او در کوفه، علی بن الحسین (علیهما السلام) متوجه زینب (علیهاالسلام) میشود و میگوید:
"عمه جان! تو به حمدالله ناخوانده، دانایی و نیاموخته، خردمند هستی ..."(6)
ابن طیفور نیز در کتاب "بلاغات النساء" از قول راوی این گونه نقل میکند:
"پس از شهادت حسین(علیه السلام) وارد کوفه شدم ... و زینب را دیدم. به خدا قسم بانوی باحیاتر، ناطقتر و گویندهتر از او ندیدم. گویا از زبان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) سخن میگفت."(7)
این شمایل زینب (علیهاالسلام) است؛ به طوری که او را در کربلا دیدهایم و چنان که در زمان جوانیاش نمونهای از فضایلش برای ما نمایان شده، زیرا میشنویم که او در مهربانی و رقّت قلب به مادرش و در دانش و پرهیزکاری به پدر مانند بوده است.
زینب کبری
nو بر اساس بعضی از روایات، زینب (علیهاالسلام) دارای مجلس علمی پرباری بوده و زنانی که میخواستند مسائل دین را بیاموزند، در آن مجلس حاضر میشده و کسب دانش میکردهاند.(8)
صفات برجستهای در زینب(علیهاالسلام) جمع بوده که هیچ یک از زنان عصر او آنها را دارا نبوده اند، لذاست که به عقیله بنیهاشم (بانوی خردمند بنیهاشم) معروف گردید. لذا وقتی ابن عباس ـ صحابی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ـ میخواهد از او روایتی نقل کند، چنین میگوید: "بانوی خردمند ما، زینب دختر علی چنین گفت ..."(9)
شهرت زینب (علیهاالسلام) بدین لقب تا حدی بود که وقتی میگفتند "بانوی خردمند"، همه میفهمیدند منظور زینب (علیهاالسلام) است. فرزندان او نیز به چنین لقبی افتخار میکردند و به «زادگان بانوی خردمند» شناخته شده بودند.
پی نوشت ها:
1- تاریخ طبری، جلد 4، صفحات 340 و 341، چاپ شده زیر نظر "مؤسسة الاعلمی للمطبوعات" در بیروت
2- "و کانت عاقلة لبیبة جزلة" (الإصابة، جلد 8، صفحه 167، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415 هجری قمری)
3- الإصابة، جلد 8، صفحه 167، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ
اول، 1415 هجری قمری
4- اگر کمی تاریخ را دقیقتر مورد بررسی قرار دهیم، در مییابیم که حقیقت ورای اینهاست. به راستی کسی که پس از واقعه عاشورا آن همه مصائب را مدیریت کرده و از پیام و نهضت عاشورا در آن شرایط سخت، صیانت و محافظت میکند و در لباس اسارت و در کاخ جنایتکاری چون یزید، او را این گونه خطاب قرار میدهد: "به خدا قسمای دشمن خدا و زاده دشمن خدا من قدر و منزلت تو را کوچک میشمرم."، توصیف عظمتش ورای این جملات است. لذا سخنان حضرت زینب (علیهاالسلام) در مقابل یزید و یا استاندار کوفه، نه تنها نشانگر فصاحت و بلاغت ایشان است، بلکه حاکی از قوت قلب، یقین، شجاعت و ظلم ستیزی آن بانوی بزرگوار نیز میباشد.
5- برای مشاهده قسمتهایی از خطبه حضرت زینب (علیهاالسلام) در مجلس ابن زیاد ـ استاندار کوفه ـ و مجلس یزید در شام، میتوانید به ترتیب به مناسبت نامههای "بانویی سخن ور" و "قهرمان صبر" مراجعه کنید.
6- احتجاج طبرسی، جلد 2، صفحه 305- بحار الانوار، جلد 45، صفحه 164 به نقل از احتجاج
7- بلاغات النساء، جلد 1، صفحه 11- همین نقل نیز در کتاب نثر الدر جلد 1، صفحه 268 ذکر شده است.
8- ریاحین
الشریعة، حجت السلام ذبیح الله محلاتی، جلد3، صفحه 75 - خصائص زینبیه، حجت الاسلام سید نورالدین جزایری، صفحه 27
9- مقاتل الطالبین، صفحه 60
10- نویسنده این کتاب، بانو دکتر عایشه بنت الشاطی، از نویسندگان طراز اول عرب و فرزند یکی از روحانیان اهل سنت مصر است. علیرغم اینکه این کتاب به قلمی زیبا، سبکی دلپذیر و بیانی تأثیرگذار نگارش شده است، اما خالی از بعضی اشکالات تاریخی نیست. لذا مرحوم آیت الله سید رضا صدر به برخی از آنها در خلال ترجمه، اشاره نموده است. بر این اساس توصیه میشود استفاده، اقتباس و نقل قول از این کتاب، با تحقیق، دقت نظر و مشورت با اهل فن همراه باشد.
بخش عترت و سیره تبیان
منبع :کتاب "السیدة زینب، عقیلة بنیهاشم"(10) تألیف: دکتر عایشه بنت الشاطی، ترجمه و تحقیق مرحوم آیت الله سید رضا صدر، "بااندکی تغییر و اضافات"
روح این بانو دارد."(3)
مردم آن عصر در کربلا و در مجلس استاندار کوفه و مجلس یزید بن معاویه سخنانی از زینب (علیهاالسلام) میشنوند که فصاحت و بلاغتش همه را متعجب میکند؛ به همان اندازهای که امروز ما را به تعجب میاندازد و همگی به فوقالعادگی او و سخنوری و سحر بیانش گواهی میدهند.(4) و (5)
پس از انتهای خطبه او در کوفه، علی بن الحسین (علیهما السلام) متوجه زینب (علیهاالسلام) میشود و میگوید:
"عمه جان! تو به حمدالله ناخوانده، دانایی و نیاموخته، خردمند هستی ..."(6)
ابن طیفور نیز در کتاب "بلاغات النساء" از قول راوی این گونه نقل میکند:
"پس از شهادت حسین(علیه السلام) وارد کوفه شدم ... و زینب را دیدم. به خدا قسم بانوی باحیاتر، ناطقتر و گویندهتر از او ندیدم. گویا از زبان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) سخن میگفت."(7)
این شمایل زینب (علیهاالسلام) است؛ به طوری که او را در کربلا دیدهایم و چنان که در زمان جوانیاش نمونهای از فضایلش برای ما نمایان شده، زیرا میشنویم که او در مهربانی و رقّت قلب به مادرش و در دانش و پرهیزکاری به پدر مانند بوده است.
زینب کبری
nو بر اساس بعضی از روایات، زینب (علیهاالسلام) دارای مجلس علمی پرباری بوده و زنانی که میخواستند مسائل دین را بیاموزند، در آن مجلس حاضر میشده و کسب دانش میکردهاند.(8)
صفات برجستهای در زینب(علیهاالسلام) جمع بوده که هیچ یک از زنان عصر او آنها را دارا نبوده اند، لذاست که به عقیله بنیهاشم (بانوی خردمند بنیهاشم) معروف گردید. لذا وقتی ابن عباس ـ صحابی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) ـ میخواهد از او روایتی نقل کند، چنین میگوید: "بانوی خردمند ما، زینب دختر علی چنین گفت ..."(9)
شهرت زینب (علیهاالسلام) بدین لقب تا حدی بود که وقتی میگفتند "بانوی خردمند"، همه میفهمیدند منظور زینب (علیهاالسلام) است. فرزندان او نیز به چنین لقبی افتخار میکردند و به «زادگان بانوی خردمند» شناخته شده بودند.
پی نوشت ها:
1- تاریخ طبری، جلد 4، صفحات 340 و 341، چاپ شده زیر نظر "مؤسسة الاعلمی للمطبوعات" در بیروت
2- "و کانت عاقلة لبیبة جزلة" (الإصابة، جلد 8، صفحه 167، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415 هجری قمری)
3- الإصابة، جلد 8، صفحه 167، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ
اول، 1415 هجری قمری
4- اگر کمی تاریخ را دقیقتر مورد بررسی قرار دهیم، در مییابیم که حقیقت ورای اینهاست. به راستی کسی که پس از واقعه عاشورا آن همه مصائب را مدیریت کرده و از پیام و نهضت عاشورا در آن شرایط سخت، صیانت و محافظت میکند و در لباس اسارت و در کاخ جنایتکاری چون یزید، او را این گونه خطاب قرار میدهد: "به خدا قسمای دشمن خدا و زاده دشمن خدا من قدر و منزلت تو را کوچک میشمرم."، توصیف عظمتش ورای این جملات است. لذا سخنان حضرت زینب (علیهاالسلام) در مقابل یزید و یا استاندار کوفه، نه تنها نشانگر فصاحت و بلاغت ایشان است، بلکه حاکی از قوت قلب، یقین، شجاعت و ظلم ستیزی آن بانوی بزرگوار نیز میباشد.
5- برای مشاهده قسمتهایی از خطبه حضرت زینب (علیهاالسلام) در مجلس ابن زیاد ـ استاندار کوفه ـ و مجلس یزید در شام، میتوانید به ترتیب به مناسبت نامههای "بانویی سخن ور" و "قهرمان صبر" مراجعه کنید.
6- احتجاج طبرسی، جلد 2، صفحه 305- بحار الانوار، جلد 45، صفحه 164 به نقل از احتجاج
7- بلاغات النساء، جلد 1، صفحه 11- همین نقل نیز در کتاب نثر الدر جلد 1، صفحه 268 ذکر شده است.
8- ریاحین
الشریعة، حجت السلام ذبیح الله محلاتی، جلد3، صفحه 75 - خصائص زینبیه، حجت الاسلام سید نورالدین جزایری، صفحه 27
9- مقاتل الطالبین، صفحه 60
10- نویسنده این کتاب، بانو دکتر عایشه بنت الشاطی، از نویسندگان طراز اول عرب و فرزند یکی از روحانیان اهل سنت مصر است. علیرغم اینکه این کتاب به قلمی زیبا، سبکی دلپذیر و بیانی تأثیرگذار نگارش شده است، اما خالی از بعضی اشکالات تاریخی نیست. لذا مرحوم آیت الله سید رضا صدر به برخی از آنها در خلال ترجمه، اشاره نموده است. بر این اساس توصیه میشود استفاده، اقتباس و نقل قول از این کتاب، با تحقیق، دقت نظر و مشورت با اهل فن همراه باشد.
بخش عترت و سیره تبیان
منبع :کتاب "السیدة زینب، عقیلة بنیهاشم"(10) تألیف: دکتر عایشه بنت الشاطی، ترجمه و تحقیق مرحوم آیت الله سید رضا صدر، "بااندکی تغییر و اضافات"