بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن کریم ، درباره شراب و
قمار مى فرماید
: "یأیّها
الذین ءامنوا إنّما الخمر و المیسر و الأنصاب و الأزلم رجس من عمل الشیطـن فاجتنبوه لعلّکم تفلحون (سوره مائده ، آیه 90) اى کسانى که ایمان آورده اید ! شراب و قمار و بت ها و تیرهاى قرعه پلیدندواز عمل شیطانند پس ، از آنها دورى گزینید باشد که رستگار شوید "
1 . ایمان و شراب خوارى با هم سازگار نیستند
2 . شراب و قمار در ردیف بت پرستى است
3 . دستورها و نهى هاى اسلام بى حکمت نیست
4 . نه تنها شراب نخورید ، بلکه حتى گِرد آن هم نروید و به آن نزدیک نشوید ;
5 . تغذیه سالم در سعادت انسان ها مؤثر است ( ر .ک : تفسیر نور ، محسن قرائتى ، ج 3 ، ص 171 ، مؤسسه در راه حق)
6 . در این آیه و آیه بعدى همین سوره ، به برخى از زیان هاى آشکار شراب و قمار اشاره شده و مى فرماید : "شیطان مى خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما بذر عداوت و دشمنى بپاشد و از نماز و ذکر خدا بازدارد و معلوم مى شود که ضررهاى معنوى، مهم تر از زیان هاى جسمى و مادّى است"
افزون بر این ، دانشمندان و محققان ، زیان هاى فراوانى را براى نوشابه هاى الکلى ذکر کرده اند که به برخى از اظهارات آنها اشاره مى شود :
یکى از دانشمندان مشهور غربى ثابت کرده است که جوانهاى بیست ساله که احتمال دارد پنجاه سال عمر کنند در اثر نوشیدن الکل بیشتر از 35 سال عمر نمى کنند . در شخص معتاد به شراب و الکل ، عاطفه خانوادگى و میزان محبت به زن و فرزند ضعیف است به طورى که مکرر اتفاق افتاده است که مثلاً پدرى در حال مستى فرزندان خود را با دست خود کشته است . مشروبات الکلى ، عقل و هوش انسان را از بین مى برد . به موجب آمارى که از تیمارستان هاى آمریکا به دست آمده است ، 85 درصد از بیماران روانى آنها ، مبتلایان به الکل هستند .
یکى دیگر از دانشمندان انگلیسى مى نویسد : مشروبات الکلى در کشورهاى شمالى ، انسان را کودن و ابله و در کشورهاى جنوبى دیوانه مى کند سپس مى گوید : آیین اسلام ، تمام انواع نوشابه هاى الکلى را تحریم کرده و این یکى از امتیازات اسلام است.( ر .ک : تفسیر نمونه ، ج 5 ، ص 70 ـ 76 و ج 1 ، ص 124 ـ 126)
آثار زیان بارى که مصرف
الکل و شراب بر جسم و جان و اجتماع دارد بر کسى پوشیده نیست و آثار الکل نه تنهامتوجه مصرف کننده بلکه متوجه
فرزندان اشخاص الکلى نیز مىباشد. قرآن کریم در آیه 90 و 91 سوره مائده آن را در ردیف پرستش بتها، یک نوع پلیدى درونى،
موجب کینه و نفاق و دورى از یاد خدا و نماز مىداند.
«یا ایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام
رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون * انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم
العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلوه فهل انتم منتهون»
براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک:
1ـ شراب و قمار دو عامل
فساد
2ـ سمپوزیوم الکل
بیان احکام در صدر اسلام
به صورت تدریجى بوده است. چون پذیرش لازم براى بیان دفعى وجود نداشته است. از همینرو در آیه 219
سوره بقره
، «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منفع للناس و
اثمهما اکبر من نفعهما و یسئلونک ما ذا ینفقون قل العفو
کذلک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون
» ابتدا نفع و ضررهاى مسکرات و این که مضار آن بیشتر از منافع آن است
بیان گردیده ولى بعدا در آیه 90 سوره مائده حرمت آن به طور کلى بیان گردیده است.
باید گفت که مسئله حرمت
خمر و شراب، در همه ادیان الهی حرام بوده، و هیچ آیینی که از تحریف بشر مصون
مانده باشد، شرب خمر را جایز نمیداند. روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده
است که فرمودند:
ما بعث الله نبیا الا بتحریم الخمر... (صدوق، التوحید)
خداوند هیچ پیامبری را
مبعوث نکرد، مگر آنکه شراب را در شریعت اوحرام نمود
. بنابراین تصور این که
حرمت شراب فقط مربوط به دین اسلام است، تصوری نادرست میباشد واینکه امروزه در
برخی ادیان شرب خمر را حلال میشمارند، این خود یکی از نشانههای تحریفهایی
است که در آیینهای الهی به دست بشر صورت گرفت (ر.ک: ذبیح الله محلاتی، ساحل نجات
در مضرات شراب، تریاک، قمار، موسیقی، تهران، 1332.) که نمونة بارز آن را میتوان
در دین یهود، و همین طور در تحریفاتی که در دین مسیح توسط پولس قدیس صورت
یافت، پیگرفت.
البته باید دانست احکام الهی براساس مصالح و مفاسد است یعنی
حلالیت نشانه مصلحت و فایده داشتن آن برای انسان است و حرمت نشانه مفسده و ضرری است
که آن برای انسان دارد.
البته احکام الهی اعتباری است و ممکن است بنا بر مصالح
مهمتر و یا به دلایل ویژه دیگری مدتی برای برخی مردم ابلاغ نشود و یا واجب نشود
مانند ماهی گیری که کاری حلال است ولی روزهای شنبه برای یهودیان حرام شده است. اما
این گونه موارد با حرمت ذاتی برخی چیزها مانند گوشت، خون و شراب فرق می کند.
خلاصه کلام؛
ضرر و زیان فردی و اجتماعی شراب بر کسی پوشیده نیست، هر چند ممکن
است منافع زودگذر و اندکی داشته باشد چنان که قرآن کریم هم تصریح فرموده است:
«یسئلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر و
منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما»
؛ درباره شراب و قمار از تو می پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی
برای مردم است و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است» (بقره، آیه 219).
رسول خدا پس از زدودن شرک از دلهای اعراب، نشر احکام را که از جمله آنها تحریم
شرب خمر بود، آغاز کرد، ولی چون شرابخواری یکی از عادات دیرینه بت پرستان بود و
مشروب فروشی یکی از راههای درآمد عدهای از آنها بود، خداوند متعال چنین صلاح دید
که حرمت شراب را بتدریج اعلام کند، لذا ابتدا در مکه آیه 33 سوره اعراف را فرستاد:«قل انّما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها
و ما بطن والاثم والبغی بغیر الحق » از آن پس به طور کلی هر چه "اثم"
(گناه) بود، حرام اعلام شد.
پس از این آیه، در مدینه منوّره آیه 43 سوره نساء نازل شد:«یاایها الذین آمنو ا لا تقربوا الصلوه و
انتم سکاری » (ای مؤمنین، در حال مستی نماز نخوانید.»
با این آیه، حرمت شراب برای
نمازگزاران بیان شد. و سرانجام آیه 219 سوره بقره نازل شد:«و یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم
کبیر» در این آیه، شرابخوری صریحاً گناه معرفی شد که با انضمام آیه اول (آیه 33 سوره
اعراف) حرمتش مشخص میشود.
در عین
حال گویی بعضی از مسلمانها هنوز به حرمت شرابخوری تن نداده بودند؛ لذا آیه صریح دیگری (سوره مائده، آیه 90) نازل شد که فرمود:«انما الخمر والمیسر والانصاب والازالام رجس من عمل
الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون»
حرمت شرابخواری از دیدگاه
پیامبر و ائمّه علیهم السلام :
هیچیک از فقها خوردن شراب
را حلال نمی دانند و در روایات زیادی تصریح به حرمت آن شده است. شرابخواری جزو گناهانی
است که اثرات بسیار شوم و عواقب وخیمی در پی دارد که به چند روایت از پیامبر اسلام
اشاره میشود:
-رسول خدا در مورد
شراب، ده نفر را لعنت فرمود:«زارع، نگهدار، آبگیر، خورنده، ساقی، آورنده، گیرنده،
فروشنده، خریدار، سودبرنده.» یعنی هر کس به هر نحوی در شرابخوری نقش داشته باشد،
مورد لعن پیامبر است.
-« هر کس شراب بنوشد نمازش
تا چهل روز، قبول نیست.»
-«اگر فرد شرابخوار سخنی
گفت، او را تصدیق نکنید. اگر از دخترتان خواستگاری کرد، او را رد کنید. اگر بیمار شد به عیادتش
نروید، و اگر مُرد، در تشییع و تدفین او حاضر نشوید. به او اعتماد نکنید و امانتی به او
نسپارید.»
-«شرابخور را تا سه
بار، تازیانه بزنید و در دفعه چهارم بکشید.»
-«کسی که به اختیار خود بر
سر سفرهای بنشیند که در آن شراب بنوشند، ملعون است،
و ملعون است.»
-«تمام بدیها در
خانهای جمع شدهاند و شرابخواری کلید آن خانه است.»
-«شراب و ایمان در یک جا
جمع نمیشود.»
-«شرابخوار را به سیصد و
شصت نوع عذاب شکنجه میکنند.»
امام باقر علیه السلام فرمود:«خمر یعنی هر چه سکرآور و مستکننده باشد؛ و هر چه زیادش مست
کننده باشد، خوردن مقدار اندکی از آن هم حرام است.»
امام صادق علیه السلام فرمود:«خداوند شرابخوری را حرام فرمود، چون فسادانگیز است. کسی
که دائماً شراب میخورد، حالت ارتعاش و اضطراب دارد، از قلبش نور هدایت و ایمان
میرود و مردانگیش منهدم میشود. مستی و بیعقلی، او را به ارتکاب اعمال حرام وادار
میکند؛ خونریزی میکند، مرتکب زنا میشود و چه بسا در حال مستی به محارم خود
تجاوز کند.»
گفتنی است هر چیز
مست کننده ای حرام است، حتی اگر به آن شراب نگویند.
روایات زیادی نیز در این
مورد وارد شده است، از جمله:
حضرت صاحب الزمان علیه السلام فرمود:«نوشیدن آبجو حرام است.»
رسول خدا فرمود:«هر مست
کننده ای حرام است.» و نیز فرمود:«از انگور شراب می سازند و از کشمش و خرما و جو هم شراب می سازند. ای مردم! من شما را از تمام
آنها نهی می کنم!»
منابع:
تفسیر المیزان، ج 2، ص
202 و 203.
تفسیر المیزان، ج
6، ص 123 و 124.
بحار الانوار، ج 79،باب
86 و باب 88.
فضیل بن یسار می
گوید : از امام معصوم علیه السلام پرسیدم: امیرمؤمنان علی علیه السلام درباره شراب خوار چه حکمی را اجرا می کرد؟ فرمود: او را حدّ (مجازات مقرر شرعی) می زد گفتم: اگر دو بار شراب می
آشامید؟ فرمود: دوباره حدّ می زد گفتم: اگر بار سوم شراب می آشامید؟ فرمود: بار دیگر او
را حدّ می زد و اگر بار دیگر شراب می آشامید او را به قتل می رساند.
گفتم: امیرمؤمنان علیه
السلام درباره کسی که مستی آوری (غیر از شراب) می آشامید چه حکمی را اجرا می کرد؟ فرمود: همین
احکام را اجرا می کرد سپس فرمود: هر کس جرعه ای مستی آور بنوشد همانند کسی است که شراب
(خمر) آشامیده باشد گفتم: یکسان هستند؟! و این مطلب در نظرم بزرگ (و شگفت آور) جلوه
کرد.
امام علیه السلام فرمود:
ای فضیل این مطلب را گران مشمار به راستی خداوند حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را رحمت برای همه خلق آفرید و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خود را
ادب آموخت و نیکو ادب آموخت، سپس دین اسلام را به او سپرد پس آن گاه خداوند شراب
(خمر) را حرام کرد و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هر مستی آوری را تحریم نمود
و خداوند نیز آن را تائید کرد .
خداوند مکه را حرم قرار داد و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مدینه را حرم قرار داد و خداوند نیز آن را تأیید کرد خداوند سهم
میراث بران را معین کرد و رسول صلی الله علیه و آله وسلم سهم جدّ (پدر بزرگ) را
معین نمود و خداوند نیز آن را تأیید کرد .
سپس فرمود:
ای فضیل این کلامی است و چه کلامی: آن کس که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم
را اطاعت کند به تحقیق خدا را پیروی کرده است . (و من یطع الرسول فقد اطاع الله
سوره نساء آیه 80)
با توجه به دلایل
آورده شده در پستهای بالا نتیجه میگیریم که استغاده از شراب و کلیه مست کنندگان
هم در کتاب و هم در سنت حرام میباشد
10 - زنا
دهمین گناه کبیره که وعدة عذاب آتش داده شده است .
الف ) وعدة عذاب الهی برای زنا کار در سورة مبارکة فرقان
آیات 68 و 69 بیان شده است :{ ... وَ لا یَزْنُونَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ
أَثاماً * یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً
: ... و زنا نمىکنند؛ و هر کس چنین کند، مجازات سختى خواهد دید * عذاب او در
قیامت مضاعف مىگردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند} .
ب ) جایگاه زنا کار به شهادت آیة 68 سورة فرقان (اَثام ) است
. اثام نام چاهی در جهنم است که اگر سنگی از بالای چاه رها شود ، هفتاد سال
بعد به قعر چاه می رسد .( گناهان کبیره /ج1/ص201 )
زنا بد راهی است
{ وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ
سَبِیلاً : و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهى است ( اسراء /32 ) }
زیرا زنا سبب قطع نسبها ، هیجان فتنه ها ، باطل کردن مواریث
و صله رحم و حقوق پدران بر فرزندان و حقوق فرزندان بر پدران می شود ( و همچنین سبب
بیماری های مقاربتی مختلف (ایدز ، سفلیس ، ...) و فرزندان نامشروع می شود
که در کشورهای اروپایی و آمریکائی نمونه های واضح آن را می توان دید به قدری این
عمل زشت در کشورهای اروپائی ، خصوصاً انگلیس اشاعه پیدا کرده و فرزندان نامشروع
زیادی متولد شده اند که در مجلس انگلیس تصویب شد که نام بچه ها را با اسم فامیلی
مادرها در شناسنامه ها نوشته شود و دلیل این اقدام را این گونه بیان کرده اند که
چون بعضی بچه ها پدرانشان مشخص نیستند ، لذا آنها خجالت می کشند .
در روزنامه اطلاعات شمارة 10414 آمده است : در سال 1957
تعداد 201700 طفل نامشروع در آمریکا بوده و در عرض 20 سال گذشته پنج درصد افزایش
یافته ، در پاریس از میان 43515 کودک متولد شده 4145 کودک غیر قانونی هستند و در
سوئد در هر سال 17000 کودک نامشروع متولد می شوند )
آثار دنیوی زنا
قال رسول الله (ص) : اِیّاکُم وَ الزِّنا ، فَإنَّ فِیهِ
عَشرُ خِصالٍ :
1 – نُقصانُ العَقل ( کم شدن عقل ) 2 – وَ
الدِّین ( کم شدن دین ) 3 – وَ الرِّزق ( کم شدن روزی ) 4 – وَ العُمر ( کم شدن
عمر ) 5 – وَءَافَةُ الهِجران ( دچار شدن به آفت هجران ) 6 – وَ غَضَبُ الرَّحمن (
خشم خداوند رحمان ) 7 – وَ هُجُومُ النِّسیان ( هجوم فراموشی ) 8 – وَ بُغضُ أهلِ
الإیمان ( نفرت مردم با ایمان ) 9 – وَ ذِهابُ ماءَ الوَجهِ ( رفتن آبرو ) 10 – وَ
رَدُّ الدُّعاءِ وَ العُبادَة ( پذیرفته نشدن دع و عبادت ) ( لَئالِی
الأخبار /ج5/ص197
)
آثار اخروی زنا
امام صادق (ع) : ... وَ أمَّا الَّتِی فِی الآخِرَةِ :
1 – فَسَخَطَ الرَّب ( غضب پروردگار ) 2 – وَ سُوءُ الحِساب
( و سختی حساب ) 3 – وَ الخُلُود فِی النّار ( جاودان ماندن در جهنم ) ( فروع کافی
/باب زنا)
زنا کار غیرت ندارد
امام علی (ع) : مَا زَنی غَیُورٌ قَطُّ : غیرتمند هرگز
زنا نمی کند ( نهج البلاغه /305 )
11 - لواط ( هم جنس بازی )
یازدهم از گناهان کبیره لواط است . امام صادق (ع) فرمودند :
حُرمَةُ الدبر أعظَمُ مِن حُرمةِ الفَرج ، إنَّ الله تعالی أهلک أمّة لِحُرمة
الدّبر وَ لَم یهلِک أحداً لِحرمة الفرج : حرمت لواط از زنا بیشتر است ، بدرستی که
خداوند قومی را برای عمل لواط هلاک فرمود (قوم لوط) و کسی را برای زنا هلاک نفرمود
. ( اصول کافی )
لواط هم مثل زنا ، فاحشه و زشت است
{ وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ
ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ * إِنَّکُمْ
لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ
مُسْرِفُونَ : و [به خاطر آورید] لوط را، هنگامى که به قوم خود گفت: (آیا عمل
بسیار زشتى را انجام مىدهید که هیچیک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟ *
آیا شما از روى شهوت به سراغ مردان مىروید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار [و
منحرفى] هستید! ( اعراف 80/81
) } ؛ { وَ لا
تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلاً : و نزدیک زنا نشوید ، که کار
بسیار زشت ، و بد راهى است ( اسراء /32) }
داستان قوم لوط در جاهای مختلف قرآن بیان شده است و عذابهای
آنها را بیان فرموده است ، به عنوان مثال در آیات 77 الی 83 سورة هود این
قصه را بیان فرموده و در پایان عذاب آنها را این گونه بیان می کند : { فَلَمَّا
جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِیَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَیْها حِجارَةً مِنْ
سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ * مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ
بِبَعِیدٍ : و هنگامى که فرمان ما فرا رسید ، آن [شهر و دیار] را زیر و رو
کردیم ؛ و بارانى از سنگ [= گِلهاى متحجر] متراکم بر روى هم ، بر آنها
نازل نمودیم * سنگهایى که] نزد پروردگارت نشاندار بود ؛ و آن، [از سایر] ستمگران
دور نیست ( هود 82/83 ) } ؛ دو عذاب الهی بر این قوم نازل شد : 1 – شهر و دیار
آنها زیر و رو شد 2 – باران سنگ بر آنها بارید .
اگر قرآن کریم صرف داستان را نقل کند مربوط به زمان گذشته
خواهد بود ولی عبارت آخر که می فرماید {وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ :
و آن، [از سایر] ستمگران دور نیست } عذاب نزول سنگ را برای تمام کسانی
که در طول تاریخ مرتکب این گناه شنیع می شوند عمومی می کند . شاهد این تفسیر
روایتی است از تفسیر قمی از امام صادق (ع) : مَن ماتَ مُصِرّاً علی
اللِّواط لَم یمت الاّ رماه الله تعالی بِحَجَر من ذلک الججارة تکون فیه منتیه و
لکنّ الخلق لا یرونَهُ : کسی که بر لواط اصرار داشته باشد نمی میرد مگر اینکه در
آن ساعت خداوند بر او سنگی از همان سنگهای عذابی که بر قوم لوط بارید می باراند و
مرگ وی به واسطة برخورد ان سنگ است و برای اینکه رسوا نشود ، خداوند آن سنگ را از
نظر خلق پوشیده است
.
این گناه شنیع که در تمام کتابهای آسمانی حرام است ، امروزه
در بعضی کشورهای اروپایی و امریکایی برای آن رسمیت قائل شده و برای آن قانون تصویب
می کنند ، این وضعیت اسفناک یعنی انحطاط اخلاق و انسانیت در کشورهای غربی .
علت تازه بودن قرآن در هر زمان یکی این است که
آیات آن منطبق بر هر زمانی هستند و آیات آن به نحو قضیة حقیقیه تا قیامت در جریان
هستند . به عنوان نمونه در سورة مبارکة هود اقوام مختلف را معرفی می کند ، گناهان
آنها را بیان کرده و عذاب خاصی که برای نابود کردن آنها فرستاده شده ذکر می کند .
اگر صِرف نقل داستان مراد باشد ، نشان دهندة محدود بودن قرآن
در یک زمان خواهد بود ، امّا بعد از ذکر داستانهای قوم نوح (ع) ، هود
(ع) ، صالح (ع) ، لوط (ع) ، شعیب(ع) ، موسی (ع) و عذابهای آنها چنین نتیجه گیری
می فرماید : { وَ کَذلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِیَ ظالِمَةٌ
إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ : و اینچنین است مجازات پروردگار تو، هنگامى که
شهرها و آبادیهاى ظالم را مجازات مىکند! [آرى،] مجازات او، دردناک و شدید است! (
هود /102 )
} .
یعنی هر کس گناهان اقوام گذشته را انجام دهد ، ما هم به همان
صورت که ان اقوام را عذاب کردیم صاحبان گناهان مشابه را هم عذاب می کنیم و چنانچه
واضح است این عبارت تمام آیات قبل را تا روز قیامت منطبق بر اعمال و رفتار انسانها
می کند .
نمونه ای دیگر : { إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا
الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً : مسلّماً کسانى که
ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم
کرد ( کهف /30 ) } این آیه نیز این معنا را می رساند که هر کس تا روز قیامت عمل
صالحی انجام دهد ، خداوند عملش را ضایع نخواهد کرد
پرسش:
چرا خداوند در قرآن برای تحریم شراب به گونه های مختلف سخن گفته است؟
پاسخ:
شراب و به طور کلی «مسکرات» از بزرگترین بلاهای خانمان برانداز جامعه بشری بوده و هست. در نکوهش این سم مهلک، همین اندازه کافی است، که با بزرگ ترین سرمایه بشر و مایه امتیاز او از سایر جانداران، که همان «عقل و خرد» است، سر جنگ و مبارزه دارد. سعادتانسان در پرتو خِرَد تأمین میگردد، فرق انسان با سایر جانداران در همان قوای فکریاست، و «الکل» دشمن بزرگ آن به شمار میرود. از این نظر، جلوگیری از نوشیدن مشروباتالکلی یکی از برنامههای پیامبران آسمانی بوده است. هم چنین شراب، در تمام شرایع آسمانی محکوم به تحریم بوده است[1]در شبه جزیره عربستان، مِی خوارگی بهصورت یک بلای عمومی، یک بیماری واگیر درآمده بود، که مبارزه قطعی و اصولی با آن نیاز به طول زمان داشت. امکانات محیط و شرائط و احوال عموم عرب نیز اجازه نمیداد کهپیامبر خدا(ص)، بدون مقدمه آن را تحریم نماید، بلکه ناچار بود بسان یک طبیب، تدریجاً مزاججامعه را آماده سازد تا مبارزه قطعی و نهائی صورت پذیرد.
از این نظر آیههای چهارگانهای که پیرامون ابراز انزجار از شراب نازل گردیده است یکنواخت نیست، بلکه از مرحله ابتدائی شروع شده تا آنجا که به صورت قطعی تحریم آنرا اعلام کرد.
دقت در این آیهها روش تبلیغی پیامبر خدا(ص) را به ما میآموزد. شرط اساسی مبارزه با یک کردار ناشایست، در مرحله نخست بیدار کردن افکار و توجهدادن جامعه به مضار و مفاسد آن است. تا آمادگی روحی و انگیزه باطنی در جامعه نباشد، مبارزه اصولی با یک کردار ناشایست به طوری که خود مردم ضامن اجراء آن باشندامکانپذیر نیست.
از این نظر، قرآن در نخستین بار، در اجتماعی که مِی خوارگی جزء زندگی آنها بود. ساختن شراب از خرما و انگور را با «رزق حسن» (روزی نیکو) مخالف دانسته و از این طریق هشداری به افکار خفته داده است. چنان که میفرماید: «و من ثمرات النخیل و الاعنابتتخذون منه سکراً و رزقاً حسناً»[2] «شما ای مردم! از خرما و انگور هم مایع مست کننده و هم رزق نیکو به دست میآورید». قرآن، برای نخستین بار گوشزد نمود که ساختن شراب از آنها، ارتزاق نیکو نیست، بلکه «ارتزاق حسن» آن است که آنها را به همانصورت انگور و خرما مصرف نمائید.
این آیه تکانی به افکار داد، و مزاج آلوده را آماده کرد که پیامبر(ص) بتواند پس ازآن، لحن خود را شدیدتر کند و به وسیله آیه دیگر اعلام کند که نفع جزئی(مادی) شراب و قمار در برابر آن همه مضار ناچیز است. و این مطلب را با آیه یاد شده در زیر بیاننموده است:
«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر مننفعهما»[3]
«از حکم شراب و قمار از تو سؤال میکنند، در پاسخ آنها بگو که اگر چه در قمار وشراب استفاده جزئی مادی است ولی ضرر و گناه آنها بیشتر است» بدون شک، مقایسه سود و زیان از طریق برتری زیان بر سود، تنها برای مردم اندیشمند و آگاه، در ایجاد انزجارکافی است، ولی توده مردم تا نهی صریح نباشد با این شیوه از بیان، از ارتکاب عملناشایست خودداری نمینمایند.
دقت در این آیهها روش تبلیغی پیامبر خدا(ص) را به ما میآموزد. شرط اساسی مبارزه با یک کردار ناشایست، در مرحله نخست بیدار کردن افکار و توجهدادن جامعه به مضار و مفاسد آن است.
حتی «عبدالرحمن عوف»، با این که آیه فوق نازل شده بود، ضیافتی ترتیب داد و شرابی سر سفره حاضر نمود. حضار پس از نوشیدن شراب به نماز ایستادند. یکی از آنها آیه را درنماز غلط خواند به طوری که معنی را دگرگون ساخت، یعنی بجای «لا اعبد ما تعبدون» که معنای آن اینست: که ای مشرکان من بت های شما را نمیپرستم، چنین خواند که: «اعبد ماتعبدون» که مفاد آن، ضد آیه یاد شده است.
این جریان ها مزاج ها را آماده نمود تا شرایط و اوضاع اجازه دهد که شراب لااقل درشرائط و حالات خاصی تحریم گردد. از این رو، صریحاً اعلام گردید که هیچ فرد مسلمان حق ندارد که با حالت مستی نماز بگزارد، و این تشریع الهی با این آیه اعلام گردید: «لا تقربوا الصلوة و انتم سکاری حتی تعلموا ما تقولوا»[4]یعنی در حال مستی نماز نخوانید تا بدانید چه میگوئید. تأثیر این آیه به حدی بود که گروهی، برای همیشه مِی خوارگی را ترک گفتند و منطقآنها این بود، که چیزی که به نمازتان زیان میرساند، باید مطلقاً از برنامه زندگی حذف گردد.
ولی گروه دیگر همچنان دست از کردار خود برنداشته بودند، حتی یک نفر از «انصار» با توجه به آیه یاد شده، در ضیافتی که ترتیب داده بود، میهمانان پس از صرف شراب، به جان هم افتاده و سر و دست همدیگر را شکستند، سپس شکایت حضور رسول خدا(ص) آوردند. خلیفه دوم که تا آن روز شراب میخورد، به گمان این که آیات گذشته کافی برای تحریم قطعی شراب نیست، دست به دعاء بر داشت، و گفت «اللهم بین لنا بیاناً شافیاً فی الخمر» یعنی بار الهابیان صریح و قانع کنندهای برای ما نازل فرما.
ناگفته پیداست که این گونه پیشامدهای ناگوار، محیط را آماده پذیرش قطعی تحریم شراب ساخت. از این رو، حکم صریح و نهائی حرمت شراب چنین نازل گردید:
«یا ایها الذین آمنوا إنما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون»[5]
ای افراد با ایمان! شراب و قمار و بتان و «ازلام» (یک نوع بختآزمائی بود) پلید و نجساند، همگی از آنها اجتناب ورزید شاید رستگار شوید.
این بیان بلیغ و اکید باعث شد که کسانی که تا آن روز به بهانه نبودن بیان قطعی، بادهگساری میکردند، از مِی خوارگی دوری جویند. در کتاب های سنی و شیعه وارد است که خلیفه دوم پس از استماع آیه فوق چنین گفت: «انتهینا یا رب» یعنی دوری و اجتناب خود را از این وقت! اعلام میداریم.[6]
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- در سال 1339 هجری شمسی، آقای دکتر «آرشه تونک»، دبیر کل سازمان بین المللیمبارزه با الکل به ایران آمد، از این که آگاه شده بود که آئین اسلام صرف مشروباتالکلی را شدیداً ممنوع کرده است خوشحال بود.
وی برای آشنائی با نظر اسلام درباره مواد الکلی، مایل شده بود که با رئیس مذهبشیعه در آن وقت حضرت آیت الله العظمی آقای بروجردی قدس الله سره، در قم مصاحبهای برگزار نماید. از این نظر، به همراه یکی از پزشکان معروف تهران که از خانواده روحانی و مذهبی اصفهان است، به قم آمد و پس از کسب اجازه از محضر آیت الله بروجردی، جلسهای در منزل معظم له منعقد گردید.
در آن جلسه حضرت استاد علامه طباطبائی حضور داشت، و نگارنده و پدر بزرگوارم حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج میرزا محمد حسین خیابانی (دام ظله) نیز پیش از ورود آقایان برای زیارت حضرت آیت الله، شرفیاب شده بودیم و قهراً در جلسه شرکت نمودیم.
نخستین سؤال دکتر این بود که چرا اسلام، صرف مشروبات الکلی را ممنوع ساخته است. حضرت آیت الله، از میان علل و اسرار مختلفی که در تحریم شراب موجود است، فقط بهاین نکته تکیه کرد که: الکل نابود کننده عقل و خِرَد است، که مایه امتیاز انسان با دیگرموجودات است، چنان که در بالا توضیح داده شده است.
[2]- سوره نحل/67
[3]- سوره بقرة/219
[4]- سوره نساء/44، و نیز به سنن ابی داود، ج2، ص128 مراجعه کنید.
[5]- سوره مائدة/90
[6]- مستدرک، ج4، ص143- روح المعانی، ج7، ص15
منبع: کتاب: فروغ ابدیت، ج 2، ص 99/نویسنده: جعفر سبحانی