بسم الله الرحمن الرحیم

چرا امام سجاد را زین العابدین نامیدند؟

امام سجاد

عمران بن سلیم می‌گوید: هر گاه زُهری از علی بن الحسین مطلبی نقل می‌کرد، می‌گفت: برای من زین‌العابدین روایت کرد. یک بار ‏سفیان بن عُیینه به او گفت: از چه جهت او را زین العابدین می‌گویی؟

پاسخ داد از سعید بن مسیب شنیدم که رسول خدا فرمود:‏

به روز قیامت، فریاد کننده‌ای آواز برآرد: زینت عبادت کنندگان کجاست؟

‏« یناد مُنادی: أینَ زَینُ الْعابِدینَ؟»؛ چنان می‌بینم که فرزندم علی بن الحسین با تمام وقار و سکون در میان مردم محشر برای رسیدن ‏به جایگاهش قدم برمی‌دارد.‏

همین روایت را کتاب پرقیمت «علل الشرایع» صدوق از طریق علی بن ابراهیم قمّی، از ابن عباس، از رسول خدا حکایت می‌کند.(1)‏

 

و نیز‏ مرحوم حضینی و دیگر بزرگان آورده‌اند:

شخصی به نام عسکر - غلام امام محمّد جواد علیه السّلام - به نقل از پدرش حکایت کند:

روزی به محضر شریف حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السّلام شرف حضور یافتم و عرضه داشتم: یاابن ‏رسول اللّه! چطور در بین اهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقط امام چهارم، حضرت علی بن ‏الحسین علیهماالسّلام به عنوان “سیّد العابدین “ معروف و مشهور گشته است؟

امام رضا علیه السّلام در جواب فرمود: خداوند متعال در قرآن تصریح نموده است که بعضی از پیغمبران را بر ‏بعضی از ایشان فضیلت و برتری داده است؛ و ما اهل بیت رسالت نیز همانند انبیاء عظام صلوات اللّه علیهم ‏می‌باشیم.

و سپس افزود: و امّا در رابطه با جدّم، علی بن الحسین علیهماالسّلام، که سؤال کردی:

همانا پدرم از پدران بزرگوارش علیهم السّلام بیان فرموده است: روزی امام علی بن الحسین علیهماالسّلام ‏مشغول نماز بود، که ناگاه شیطان به صورت یک افعی بسیار هولناکی، با چشم‌های سرخ از درون زمین ‏آشکار شد و خود را به محراب عبادت آن حضرت نزدیک کرد.(2)

ولیکن امام سجّاد علیه السّلام کمترین حسّاسیّتی در برابر آن موجود وحشتناک نشان نداد و ارتباط خود را ‏با پروردگار متعال خود قطع نکرد.

افعی دهان خود را نزدیک انگشتان پای آن حضرت آورد و آتشی از دهانش خارج ساخت که بسیار وحشتناک ‏بود، ولی حضرت با آرامش خاطر و خیالی آسوده به نماز خود ادامه می‌داد و توجّهی به آن نداشت.

در همین حال که شیطان با آن حالت ترسناک مشغول اذیّت و آزار بود، ناگهان تیری سوزاننده از سمت ‏آسمان آمد و به آن ملعون اصابت کرد.

هنگامی که تیر به او خورد، فریادی کشید و به همان حالت و شکل اوّلیّه خود بازگشت و کنار امام سجّاد، ‏زین العابدین علیه السّلام ایستاد و اظهار داشت:

شما سیّد و سرور عبادت کنندگان هستی؛ و چنین نامی تنها زیبنده و شایسته شما می‌باشد.

و سپس در ادامه کلام خود افزود: من شیطان هستم؛ و تمام عبادت کنندگان را از زمان حضرت آدم تا کنون ‏فریب و بازی داده ام و کسی را از تو قوی‌تر و پارساتر نیافته ام.

و پس از آن شیطان از نزد امام سجّاد علیه السّلام خارج شد و حضرت بدون آن که به او توجّهی داشته ‏باشد، به نماز و نیایش خود با پروردگار متعال خویش ادامه داد.(3)‏

 

 


‏1ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 167. ‏

2- در احادیث شریفه وارد شده است: ملائکه به هر شکلی غیر از سگ و خوک در می‌آیند، ولی شیطان و ‏جنّی‌ها می‌توانند به هر شکلی حتّی سگ و خوک در آیند.

3- هدایة الکبری حضینی: 214، س 11، بحارالا نوار: ج 46، ص 58، ح 11، به نقل از مناقب ابن شهر ‏آشوب.‏