بسم الله الرحمن الرحیم
درخشش ماه وفا در بیت امامت
حضرت عباس علیه السلام در چهارم ماه شعبان سال بیست و ششم هجری در مدینه به دنیا آمد. او فرزند بزرگ ام البنین سلام الله علیها و پسر چهارم امیرالمومنین علی علیه السلام است. حضرت عباس علیه السلام ، سه برادر دیگر نیز داشت و هر چهار برادر به امام خویش، حسین علیه السلام وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار کردند.
نام گذاری
وقتی حضرت عباس علیه السلام به دنیا آمد؛ حضرت علی علیه السلام در گوش او اذان و اقامه گفت، نام خدا و رسول را بر گوش او خواند و او را با توحید و رسالت و دین، پیوند داد و نام او را عباس نهاد.(1) در روز هفتم تولّدش طبق رسم و سنّت اسلامی گوسفندی را به عنوانِ عقیقه ذبح کردند و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند.(2)
گریه پدر بر پسر
با تولّد حضرت عباس علیه السلام، خانهء علی علیه السلام آمیخته ای از غم و شادی شد؛ شادی برای این مولود خجسته، و غم و اشک برای آینده ای که برای این فرزند و دستان او در کربلا خواهد بود. حضرت علی علیه السلام، گاهی قنداقهء عبّاس خردسال را در آغوش می گرفت و آستینِ دستهای کوچک او را بالا میزد و بر بازوان او بوسه میزد و اشک میریخت. روزی مادرش امّ البنین که شاهد این صحنه بود، سبب گریهء امام را پرسید. حضرت فرمود: این دست ها در راه کمک و نصرت برادرش حسین، قطع خواهد شد؛ گریه من برای آن روز است.(3)
برجسته ترین نمونه این اخوت بی نظیر را می توان در ایثار و مواسات و فداکاری آن بزرگوار مشاهده کرد، زیرا حضرت ابوالفضل علیه السلام درباره برادرش بزرگترین ایثار را انجام داد و جان را فدای او کرد و در سخت ترین بلاها و آزمایش های الهی با آن حضرت مواسات کرد
تربیت در خانه نور
حضرت عباس علیه السلام در خانهء علی علیه السلام و در دامان مادرِ با ایمان و وفادارش و در کنار حسن و حسین علیهماالسلام رشد کرد و از این دودمان پاک و عترتِ رسول، درسهای بزرگ انسانیت و صداقت و اخلاق را فرا گرفت. حضرت علی علیه السلام از همان اوایل خردسالی حضرت عباس علیه السلام ، توجه خاصی به تربیت او داشت و او را به تلاش ها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی ، تعلیم و عادت داده بود.(4)
تربیت خاصّ امام علی علیه السلام بی شک، در شکل دادن به شخصیت فکری و روحی بارز و برجسته این نوجوان، سهم عمده ای داشت و درک بالای او ریشه در همین تربیتهای والا داشت. فرزند پاکدل على علیه السلام در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، که با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در کنار او حضور داشت.
در ایام دشوار خلافت، لحظه اى از وى جدا نشد و آنگاه که در سال37 هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن که حدود دوازده سال داشت، حماسه اى جاوید آفرید.
ماه بنی هاشم
در میان عرب رسم بود که اگر کودکی زیبایی فوق العاده داشت و دارای قامتی بلند و چهره ای زیبا بود، او را «قمر» (ماه) می خواندند؛ مثلاً عبدمناف، جدّ سوم پیامبر، را که چهره ای زیبا و نورانی داشت «قمر بطحاء (ماه سرزمین مکه)» و عبداللّه ، پدر بزرگوار حضرت رسول را که سیمایی نورانی و چشم گیر داشت «قمر حرم (ماه حرم)» می خواندند. حضرت عباس علیه السلام نیز که از زیبایی ویژه ای برخوردار بود و قامتی رشید همچون سرو داشت، مشمول این سنت شد و او را به عنوان «قمربنی هاشم (ماه دودمان هاشم)» خواندند.(5)
ترس مادر بر فرزند
با آن که همه بنی هاشم زیبا و خوش سیما بودند، عباس علیه السلام در بین آنها چون ماهی درخشان بود. امّ البنین علیهاالسلام از چشم حسودان بر او نگران بود و می ترسید مبادا به او آسیبی برسانند و رنجورش کنند. لذا ابیات زیر را درباره اش سرود:
«فرزندم را در پناه خداوند یکتا و بی همتا قرار می دهم؛ از گزند چشم حسودان از ایستاده و نشسته، مسلمان و غیرمسلمان، حاضر و مسافر، پدر و فرزند».
عبد صالح
حضرت ابوالفضل علیه السلام نه فقط برادر جسمانی حضرت حسین علیه السلام بود بلکه برادر ایمانی و روحانی آن حضرت نیز بوده است. مقام امامت بالاتر، و ابوالفضل علیه السلام تابع امام بوده است. او عبدی صالح بود.(6)
یقین (درجه بالای ایمان) ویژگی است که کمتر درغیر معصوم ایجاد می شود، اما حضرت عباس علیه السلام در سراسر زندگی خود با همان ویژگی، مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگی های دیگر خود را متبلور می ساخت.(7)
حضرت عباس علیه السلام در دوران زندگانى امام مجتبى علیه السلام پیوسته در کنار آن حضرت به مددکارى مردم و برآوردن نیازهایشان مىپرداخت. این رویه در زمان امامت امام حسین علیه السلام و پیش از جریان عاشورا نیز ادامه داشت تا آن جا که هر گاه نیازمندى براى کمک خواستن نزد این دو امام همام مىآمد، حضرت عباس علیه السلام مأمور اجراى دستور امام خویش مىشد
ادب و وفای سقّا
روایت شده است که حضرت عباس علیه السلام بدون اجازه در کنار امام حسین علیه السلام نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست.
حضرت عباس علیه السلام هیچگاه به خود اجازه نداد امام حسین علیه السلام را برادر خطاب نماید مگر در لحظه شهادت که فرمود ای برادر مرا دریاب. برجسته ترین نمونه این اخوت بی نظیر را می توان در ایثار و مواسات و فداکاری آن بزرگوار مشاهده کرد، زیرا حضرت ابوالفضل علیه السلام درباره برادرش بزرگترین ایثار را انجام داد و جان را فدای او کرد و در سخت ترین بلاها و آزمایش های الهی با آن حضرت مواسات کرد.
باب الحوائج
حضرت عباس علیه السلام در دوران زندگانى امام مجتبى علیه السلام پیوسته در کنار آن حضرت به مددکارى مردم و برآوردن نیازهایشان مىپرداخت. این رویه در زمان امامت امام حسین علیه السلام و پیش از جریان عاشورا نیز ادامه داشت تا آن جا که هر گاه نیازمندى براى کمک خواستن نزد این دو امام همام مىآمد، حضرت عباس علیه السلام مأمور اجراى دستور امام خویش مىشد.
حضرت عباس علیه السلام جایگاه بلندى نزد برادرش امام حسین علیه السلام داشت. امام با پیشامد هر مشکلى آن را با برادرش در میان گذاشته و از او مىخواست که آن مشکل را برطرف نماید.(8) این مسأله سبب شد تا ایشان را باب الحوائج؛ «برآورنده نیازها» بخوانند.(9) البته به نظر مىرسد این لقب بعدها در نتیجه توسلها و کرامتهاى آن حضرت به ایشان داده شده است.
یا باب الحوائج! امروز که آفتاب میلاد تو، آفتابگردان جان ها را به سمت تو مایل کرده است، ما را دریاب!
مرا از بچگی احساس دادند
مرا عادت به بوی یاس دادند
کلید قفل هایم را از اول
به دست حضرت عبـــاس دادند
پی نوشت:
1- خصائص العباسیه، ص118.
2- حیاة الامام الحسین بن علی، باقر شریف القرشی، دارالکتب العلمیه، قم، 1397 ه ق.
3- زندگانی قمر بنی هاشم، عماد زاده، انتشارات خرد، 1322 ه ش.
4- پرچمدار نینوا، شیخ محمد اشتهاردی، ص 20.
5-مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب السروى المازندرانى، ابو جعفر محمد بن على، قم، مطبعة العلمیة، بىتا، ج 4، ص 108 ؛ بحار الأنوار، محمدباقر مجلسى، بیروت، مۆسسة الرسالة، 1403 ه . ق، ج 45، ص 40.
6- چهره درخشان قمر بنی هاشم، علی ربانی، ج 1، ص 158.
7- محمد ناصرعلایی، آینه حیدرنما، روزنامه کیهان، 10/8/1376.
8- بطل العلقمى، ج 3، ص 35
9- مقاتل الطالبیین، ص 55؛ بحار الأنوار، ج 45، ص 40؛ مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 108.
فرآوری: فاطمه سر فرازی
منابع : سایت شهید آوینی
سایت حوزه