بسم الله الرحمن الرحیم
امام سجاد علیهالسلام و حقوق همسایگان
قسمت دوم
تحمل اذیت و آزار همسایه
گرچه به فرمایش رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم از موارد مهم شومى خانهها، همسایه بد مىباشد. (8) اما در منابع اسلامى بردبارى نشان دادن در مقابل آزار همسایگان، از نشانههاى ایمان معرفى شده است و امام على علیه السلام مىفرماید: «هر کس ناروایى همسایگان را تحمل کند، نیکى را تکمیل نموده است.» (9) امام سجاد علیه السلام فرمودهاند: «رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم فرمود: من و پیامبران قبل از من پیوسته گرفتار کسانى بودیم که ما را اذیت مىکردند.» (10)
در سیره آن حضرت آمده است که اگرچه پیامبر صلى الله علیه و آله با اذیت و آزار همسایگان مواجه بود اما آن وجود مبارک با کرامتى فوقالعاده در برابر این فشارها مقاومت نموده و شکیبایى نشان داد.
رفتار امام چهارم با دشمنان و کینه توزان با گذشت، نیکى، بخشش و احسان توام بوده است:
اسماعیلبن هشام مخزومى - والى مدینه - در اذیت و آزار امام چهارم بسیار مصر بود. این فرماندار که از سوى امویان به چنین سمتى برگزیده شده بود، در همسایگى امام سجاد علیه السلام سکونت داشت که حق جوار را نادیده گرفته، به نحوى که تمامى اهل محل از رفتارهاى منفى وى به ستوه آمده بودند موقعى که ولید بن عبدالملک روى کار آمد، به دلیل اختلافاتى که پیش از رسیدن به قدرت با فرزند هشام داشت، او را از ولایت مدینه برکنار نمود و در سخنانى به مذمتش پرداخت و به مردم اعلام نمود: هرکس حقى دارد، از او بازپس گیرد. حتى دستور داد او را در ملا عام نگاه دارند تا همسایگان به تلافى اذیتهایى که از این فرماندار دیدهاند، او را آزار دهند.
ابن هشام بیش از همه کس از امام زینالعابدین علیه السلام - به دلیل عداوتى که با آن حضرت داشت - نگران بود و مىگفت: من از هیچ کس جز علىبن الحسین نمىترسم زیرا وى مرد صالحى است و خلیفه حرف او را درباره خلافهاى من مىپذیرد.
«خداى تو را عافیت دهد. من از آنچه برایت روى داده ناراحتم،
آنچه دوست دارى از ما بخواه»
هنگامى که درپشت دیوار کاخ مروان قرار گرفته بود، امام چهارم همراه گروهى از اصحاب و یارانش بر او گذشت اما نه خود متعرض اسماعیلبن هشام گردید و نه اجازه داد یارانش بر او اعتراض کنند. حتى دستور داد کسى حق ندارد کلمهاى خشن و تند نسبتبه این فرماندار برکنار شده به زبان جارى سازد. امام با او ملاقت نمود و با سیماى گشاده با وى روبهرو گردید و پیشنهاد کرد تا در مدت گرفتاریش در خصوص رفع حوائجش او را یارى دهد; حضرت خطاب به وى فرمود: «خداى تو را عافیت دهد. من از آنچه برایت روى داده ناراحتم، آنچه دوست دارى از ما بخواه.» اسماعیلبن هشام از مشاهده این همه کرامت و محبت، پریشان گردید و بسیار خجالت کشید و با شگفتى و حیرت عرض کرد: الله اعلم حیثیجعل رسالته; خداوند بهتر مىداند که رسالتخود را در کجا قرار دهد و به کسى که ارادهاش تعلق گرفته است تفویض کند و بسپارد.(11)
احسان به همسایگان
از آنجا که از هر طرف خانه تا چهل منزل همسایه آدمى تلقى مىگردد، امام سجاد علیه السلام اغلب اهل مدینه را همسایه خود مىدانست و نیمه شب راهى خانههاى آنان مىگردید و هر آنچه لازم داشتند، در اختیارشان قرار مىداد و قرضشان را مىپرداخت.
در صد و هفتمین سوره قرآن (ماعون)، آیه هفتم چنین مىخوانیم: «و یمنعون الماعون»، منظور از ماعون (از ریشه معن) اشیاء جزئى و لوازمى عادى است که معمولا همسایگان به عنوان قرض یا تملک از یکدیگر مىگیرند. رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم فرمودهاند: «هر کس از همسایهاش ماعون (لوازم مورد احتیاج او) را منع کند و به عاریه ندهد، روز قیامتخداوند وى را از خیر محروم مىکند و او را به خودش وا مىگذارد. پس چه حال بدى خواهد داشت.» (12) امتناع از دادن چنین امکاناتى، عواقبى ناگوار در همین دنیا نیز خواهد داشت و بنا به فرمایش امام زینالعابدین علیه السلام یکى از گناهانى که موجب خشکسالى مىگردد، قرض ندادن اثاث و لوازم به افراد همسایه است. (13)
امام علىبن الحسین علیهما السلام مىفرماید: «به درستى که نیازهاى مردم به شما، از نعمتهاى الهى است; از روى آوردن حاجتمندان به سویتان، احساس ملال و ناراحتى نکنید.» (14)
امام سجاد علیه السلام از رد نمودن محرومان به شدت نهى مىفرمود. سعید بن مسیب روایت کرده است:
روزى خدمت امام زینالعابدین علیه السلام شرفیاب بودم، سائلى در زد. امام فرمود: «او را دستخالى رد نکنید.» (15)
روز جمعهاى حضرت، کنیزى را که سکینه نام داشت، فراخواند و به وى فرمود: «نباید محرومى از در خانه من عبور کند مگر آن که او را اطعام نمایید، آخر امروز جمعه است!» ابوحمزه ثمالى که این ماجرا را نقل کرده است، مىگوید: عرض کردم اى مولاى من! همه آنان استحقاق ندارند. امام فرمود: «از آن خوف دارم که بعضى از افراد سائل مستحق باشند و ما او را غذا ندهیم و دست رد برسینهاش بزنیم و در نتیجه آنچه بر یعقوب و اهل بیت او نازل گردید، بر ما هم فرود آید. به آنها اطعام کنید.» (16)
به راستى محروم نمودن فقیر محتاج و کمک نکردن به او، از جمله عوامل زوال نعمت و فرا رسیدن خشم خداست. در روایتى چنین مىخوانیم:
چون بنیامین از پیش حضرت یعقوب رفت، آن پیامبرخدا ندا کرد: پروردگارا! مرا رحم نمىفرمایى، دو نور چشم و دو فرزندم را از من گرفتى. خداوند به وى وحى نمود: یاد آور زمانى را که گوسفندى ذبح کردى و آن را بریان نمودى و خوردى و آن همسایه روزهدار خویش را از آن محروم کردى و او با حالت گرسنه در بستر خود خوابید. (17)
«او را دستخالى رد نکنید»
در روایت دیگرى آمده است: یعقوب بعد از این ابتلا، همیشه از منزلش هر چاشتگاه تا یک فرسنگى فریاد مىزد: هر کس صبحانه خواهد، به خانه من بیاید. و در شامگاه هم فریاد مىزد: کسى که شام مىخواهد، به خانه من وارد شود. و نیز ندا مىداد: اى همسایگان! بیایید با من همغذا شوید. (18)
رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمودهاند: «به من ایمان نیاورده است کسى که جامهاى داشته باشد و همسایهاش از آن محروم باشد.» (19) چهارمین فروغ امامت نیز هشدار دادهاند: «اگر فردى بیش از نیاز خود پوشاک داشته باشد و بداند کسانى در همسایگى او هستند که به آن نیاز دارند و به آنان ندهد، خداوند وى را در آتش جهنم خواهد افکند.» (20)
امام سجاد در سیره عملى بخشندهتر از همه مردم عصر خویش بود و نسبتبه فقیران و مستمندان توجه ویژه مبذول مىداشت. حضرت از لباسهایى که خود برتن مىنمود، به محرومان صدقه مىداد. در زمستان لباس خز برتن مىنمود اما تابستان که فرا مىرسید، یا آن را به فقیران اهداء مىنمود و یا مىفروخت و پولش را به آنان مىداد و بارها مىفرمود: «از پروردگار خویش خجالت مىکشم از پول لباسى ارتزاق کنم که با آن جامه، خداوند را عبادت کردهام.» (21)
محبوبترین چیز از نظر امام «صدقه پنهانى» بود، بارها در ظلمتشب از خانه بیرون مىآمد و در محلات مدینه هدایا و عطایاى خویش را به مستمندان مىرسانید، در حالى که صورتش پوشیده بود. اهل محل و فقیران به این وضع عادت کرده بودند، از این رو بر در خانههاى خویش مىایستادند و چون امام را مشاهده مىنمودند، خوشحال مىشدند و به یکدیگر مژده مىدادند. ابن عایشه مىگوید از مردم مدینه شنیدم: «صدقه نهانى از ما قطع نشد مگر وقتى که علىبن الحسین علیهما السلام از دنیا رفت.» گروهى از مردم این شهر از همین راه روزگار مىگذرانیدند و نمىدانستند چه کسى وسایل زندگى آنان را فراهم مىکند. (22)
امام سجاد علیه السلام همه روزه در مدینه اطعام عمومى مىنمود و هنگام ظهر در منزل خویش بار عام مىداد و صد خانوار را به طور پنهانى اداره مىنمود که هر خانوار، خود شامل چندین نفر بودند. براى مستمندان محل سکونتخویش (مدینه) احترام قائل بود و هرگاه به محرومى چیزى مىداد، آن را مىبوسید تا اثر ذلت و نیازمندى را در او احساس نکند. بر سر سفره امام علیه السلام یتیمان، بیچارگان، از کار افتادگان و مستمندانى که هیچ راهى براى ادامه زندگى نداشتند، حضور مىیافتند. و خود شخصا به دست مبارک از آنان پذیرایى مىنمود و تا آنجا حال فقرا را مراعات مىنمود که راضىنبود محصول نخلها را شب هنگام که آنان حضور نداشتند، جمع آورى کند تا مبادا از خرماهاى این درختان محروم بمانند. (23)
همسایه در دعاهاى امام علیه السلام
در فقره 21 از دعاى شانزدهم صحیفه سجادیه، امام سجاد علیه السلام خداوند را ستایش مىنماید که چه زشتىهاى بسیارى از گناهان را بر دیدههاى همسایگان آشکار نگردانید. در فرازى از دعاى سى و دوم نیز به این موضوع اشاره شده است. (24)
دعاى بیست و ششم به همسایگان و دوستان اختصاص دارد. در نخستین فراز این دعا آمده است:
اللهم صل على محمد و آله و تولنى فى جیرانى و مولى العارفین بحقنا والمنابذین لاعدائنا بافضل ولایتک و وفقهم لاقامة سنتک والاخذ بمحاسن ادبک فى ارفاق ضعیفهم و سد خلتهم و عیادة مریضهم و هدایة مسترشدهم و ستر عواراتهم و نصرة مظلومهم و حسن مواساتهم بالماعون.
در این مضامین عالى و با طراوت، امام پس از درود فرستادن بر رسول اکرم صلى الله علیه و آله وسلم و آل پاکش در قالب «دعا» نکات مهم اعتقادى، سیاسى، اخلاقى و حقوقى را مطرح مىفرمایند:
1. یارى، رعایت و مساعدت همسایگان و دوستانى که به حق خاندان عترت معرفت دارند و با چنین بصیرتى، محب ائمه و دشمن دشمنان خاندان نبوتند.
2. امام از خداوند مىخواهد همسایگان سنت الهى را اقامه نمایند، محاسن اخلاقى و دینى را با عنایتبه فقرا پیش گیرند و در رفع حوائج آنان، عیادت بیماران و راهنمایى و ارشاد به راه صلاح، بکوشند و حق خیرخواهى و صلاح اندیشى را چون باهم مشورت کنند، به جاى آرند.
پروردگارا! در این ماه مبارک، ما را به صله رحم و نیکى و احسان در حق ارحام موفق ساز و هم [کرم کن] و توفیق ده که با همسایه به عطا، فضل و بخشش پردازیم»
دعاى چهل و چهارم را اگرچه حضرت زینالعابدین علیه السلام هنگام دخول ماه مبارک رمضان بر زبان مقدس خویش جارى نموده و توسط مضامین آن با خداى خویش به راز و نیاز پرداختهاند، اما در این قلمرو نیز حضرت همسایگان را فراموش ننمودهاند و در فرازى از آن فرمودهاند:
«... [اللهم] و وفقنا فیه لان نصل ارحامنا بالبر و ان نتعاهد جیراننا بالافضال والعطیة; پروردگارا! در این ماه مبارک، ما را به صله رحم و نیکى و احسان در حق ارحام موفق ساز و هم [کرم کن] و توفیق ده که با همسایه به عطا، فضل و بخشش پردازیم.» (25)
امام در این مضامین نیز پیروان خود را به موضوعى جالب، توجه مىدهد: «حسن سلوک با همسایگان» و این موضوع نباید به زبان منحصر شود بلکه در رفتار، اعمال و امکانات و استفاده از آنها باید چنین خصوصیتى را بروز دهیم.
درخت دوستى بنشان، که کام دل ببار آرد نهال دشمنى برکن، که رنجبىشمار آرد
8. حلیةالمتقین، ص 245. 9. درةالبیضاء، سید کاظم وفایى همدانى، ص 107. 10. علل الشرایع، ص 26. 11. طبقات، ابن سعد، ج 5، ص 220; تاریخ طبرى، ج 6، ص 536. 12. تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 679; من لایحضره الفقیه، باب المناهى. 13. معانى الاخبار، صدوق، ص 78; الامام زینالعابدین، مقرم، ص 149. 14. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 74، ص 130. 15. کافى، ج 4، ص 15. 16. دارالسلام، نورى، ج 2، ص 14; الجواهر السنیة فى الاحادیث القدسیه، شیخ حر عاملى، ترجمه زینالعابدین کاظمى خلخالى، ص 43 و 44. |
17. اصول کافى، کتاب العشره، باب حق الجوار، ج 4، ص 491; المخازن، ج 1، ص 145; تفسیر برهان، ج 2، ص 243; وافى، ج 1، ص 350; المحجة البیضاء، ج 3، ص 426 18. وافى، ج 1، ص 35; ذخیرةالعباد، جزء سوم، ص 53; سیرى در نماز، حسین انصاریان، ص 21. 19. مستدرک الوسایل، ج 2، ص 80; الحیاة، ج 1، ص 237. 20. مجموعه ورام، ج 2، ص 47. 21. ناسخ التواریخ، ج 1، ص 67. 22. بحارالانوار،ج 67،ص 89; الاتحاف بحب الاشراف،ص 49 23. تحلیلى از زندگى امام سجاد علیه السلام، ج 1، ص 128 - 126. 24. الدلیل الى موضوعات الصحیفة السجادیه، محمدحسین مظفر، ص 282. 25. در ترجمه عبارات صحیفه سجادیه از ترجمه مهدى الهى قمشهاى و نیز صدرالدین بلاغى استفاده شده است. |