متن کتاب :
سالک گفت : وقتى از سخن گفتن فراغت یافتم و به درود و سلام پایان دادم ، پرده اندکى به حرکت در آمد و آوایى چون آواى نسیم بیمار وزیدن گرفت و گفت :
کسى که زهرا عروسش باشد
از ستاره جوزا تاج و از شعرى نعلین دارد
اى شکوفه باغ که بوى خوشش را گرفتى
آیا شکوفه دیگرى هست که با روشنائى این ستاره همانندى کند؟...

بقیه در ادامه مطلب...